کمال رضوی؛ احمد شکرچی؛ مصطفی اجتهادی
چکیده
با ورود جامعهی ایران به دوران جدید و درهم آمیختن و چالش همزمان سنت شیعی ـ ایرانی جاری در جامعه با فرهنگ و اندیشههای مدرن، برخی مسائل به محوری برای مواجهه و صفآرایی نیروهای اجتماعی بدل شد که تغییر ...
بیشتر
با ورود جامعهی ایران به دوران جدید و درهم آمیختن و چالش همزمان سنت شیعی ـ ایرانی جاری در جامعه با فرهنگ و اندیشههای مدرن، برخی مسائل به محوری برای مواجهه و صفآرایی نیروهای اجتماعی بدل شد که تغییر جایگاه اجتماعی زنان یکی از این موضوعات است. در مقالهی پیش رو، مواجههی نهاد روحانیت شیعی با مسائل زنان در دورهی حکومت پهلوی دوم با روش بررسی توصیفی بر اساس منابع اسنادی و کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله میکوشد پاسخی به این سوال فراهم آورد که در مواجههی روحانیت با تغییر جایگاه اجتماعی زنان در عصر پهلوی دوم، اهم حوزههای تنش، قلمرو، نحوهی بروز، سطح و دامنهی تنش به چه ترتیب بوده و چه پیامدهایی در روابط سیاسی روحانیت و حکومت پهلوی در پی داشت؟ بررسی این مقاله نشان میدهد که در برههی زمانی 1340-1326 با عنایت به مجموعه ویژگیهای درونی روحانیت و مناسبات قدرت، نوعی آرامش نسبی در روابط روحانیت، جامعه و حکومت بر سر مسائل زنان حاکم است. اما در برههی 1340 تا پیروزی انقلاب، شاهد سربرآوردن تنشهای متعدد در این رابطه هستیم که اغلب با اعمال اقتدار بالا به پایین توسط حکومت، منجر به حاشیه راندن خواست روحانیت میشود. حداقل در سه مسئله پردامنه (حق رای زنان، کنترل بدن و پوشش زنان، قانون حمایت از خانواده)، حکومت با تحمیل سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی خود، روحانیت را به حاشیه میراند که همین امر از عوامل محرک روحانیت برای مشروعیتزدایی علیه حکومت پهلوی و تحریک و بسیج سیاسی برای مقابله و فروپاشی این حکومت بوده است.