مرتضی عرب زاده؛ آرزو رسولی
چکیده
هرودت در سدهی پنجم پیش از میلاد و تنها به فاصلهی تقریبی صد سال از مرگ کورش بزرگ به ما گوشزد میکند که در مورد مرگ این پادشاه روایات فراوان و گوناگونی وجود دارد. در واقع، احتمالاً تعداد روایاتی که در ...
بیشتر
هرودت در سدهی پنجم پیش از میلاد و تنها به فاصلهی تقریبی صد سال از مرگ کورش بزرگ به ما گوشزد میکند که در مورد مرگ این پادشاه روایات فراوان و گوناگونی وجود دارد. در واقع، احتمالاً تعداد روایاتی که در مورد مرگ کورش دوّم هخامنشی در زمان هرودت وجود داشته است، بسیار بیشتر از روایاتی بوده که به دست ما رسیده است. منبع اصلی پژوهشگران برای پی بردن به واقعیت مرگ کورش بزرگ یا لااقل نزدیک شدن به آن، متون کلاسیک است که در این میان نوشتههای هرودت، کتسیاس و گزنفون از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این پژوهش کوشش شده است روایت هرودُت در قیاس با روایات سایر مورخان عهد باستان و نیز با توجّه به شواهد باستانشناختی، مشخصاً آرامگاه کورش بزرگ در پاسارگاد، سنجیده شود؛ همچنین روابط نخستین شاهنشاهان هخامنشی با سکاها و ماساگتها مورد بررسی قرار گیرد. این بررسی نشان میدهد روایت هرودت علیرغم شهرتی که در طول زمان کسب کرده است، با بسیاری از شواهد تاریخی همخوانی ندارد. روایت گزنفون نیز با وجود برخی ریشههای ایرانی که دارد، مورد تردید است. اما روایت کتسیاس که آن نیز ظاهراً برخاسته از سنّتی ایرانی است، با سایر شواهد تاریخی همخوانی بیشتری دارد.