محسن لطف ابادی
چکیده
اگرچه صفویان به معنای واقعی بعد از حمله افاغنه از صحنه سیاست کنار رفتند، اما نگرههای ذهنی و خاطرات آنها همچنان باقی بود. یکی از وجوه این استمرار، در زمینه تاریخنگاری است، به طوری که بسیاری از ویژگیهایی ...
بیشتر
اگرچه صفویان به معنای واقعی بعد از حمله افاغنه از صحنه سیاست کنار رفتند، اما نگرههای ذهنی و خاطرات آنها همچنان باقی بود. یکی از وجوه این استمرار، در زمینه تاریخنگاری است، به طوری که بسیاری از ویژگیهایی که در تاریخنگاری دوره صفویه حاکم بود را میتوان در آثاری که یک قرن بعد از سقوط این حکومت نوشته شد، مشاهده کرد. هدف این مقاله، بررسی بینش و روش ابوالحسن قزوینی، در فواید الصفویه براساس روش تحلیل متن است تا به این سوال پاسخ دهد که قزوینی در کدام چارچوبهای فکری با تاریخ مواجه شده و کتاب خود را نگاشته است؟ نتایج مقاله نشان میدهد که اگرچه قزوینی، کتاب خود را 76 سال بعد از سقوط صفویان و اوایل دوره قاجار و در یک نظام فکری و فرهنگی دیگر یعنی هندوستان نوشت، اما از لحاظ بینشی و معرفتی، همچنان در پارادایمهای فکری تاریخنگاری دوره صفویه، میاندیشیده و فواید الصفویه را در استمرار همان سنت تاریخنگاری نوشت. این مسأله را میتوان در مواردی چون رویکرد وی به تاریخ، ایرانگرایی، هویت شیعی و اعتقاد راسخ به حکومت صفوی و تقدس قدرت آنها دید. تفاوت اصلی کار وی با متون تاریخی دوره صفوی، این است که از یکسو به کرّات از منابعی که در کار خود بکار میگیرد، نام برده و مطالب را مستند میکند و از سوی دیگر، نگاه نقادانهای در استفاده از مطالب آنها دارد.