Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor, Department of History, Payam Noor University, Tehran, Iran
2 Associate Professor, Department of History, Payam Noor University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
استانبول، بهعنوان یکی از شهرهای مهم جهان، دارای موقعیت سوقالجیشی است و دو قارة اروپا و آسیا را به هم متصل کرده است. غیر از جایگاه سیاسی و فرهنگی این شهر، اهمیت اقتصادی آن باعث شده است که همواره تعداد زیادی از ایرانیان از اقشار مختلف به طور موقت یا دائم در این دیار ساکن گردند. ایرانیانِ ساکن استانبول در دورة قاجاریه طیف وسیع و متنوعی از اقوام و نیز طبقات مختلف اجتماعی را شامل میشدند. تجار و بازرگانان عمده، اصناف، کسبه، کارگران، باربران و... هر یک به فراخور جایگاه خویش در این سامان در پی کسب درآمد و امرار معاش بودند. در استانبول مهاجران فراوانی از ملل مختلف و از جمله کشورهای غربی زیست داشتند. نزدیکی این شهر به اروپا و حضور قدرتمند اقلیت تجار و بازرگان و دیگر اقشار غربی در آن تأثیر فراوانی بر ورود اندیشهها و دستاوردهای مختلف غربی داشت. در ضمن، اقلیتهای غربی ساکنِ این شهر، برای رفاه خویش و دور نماندن از گردونة ترقی و پیشرفت، از تأسیس مدارس جدید، بیمارستانها و دیگر دستاوردهای مدرن در این منطقه غافل نبودند. تأسیس این نهادهای اجتماعی توسط اشخاص خیرخواه و نیکوکار غربی و حمایتهای مادی و معنوی دولتهای متبوع آنها از چنین نهادهای خیریهای موجب شد که ایرانیان ساکن در این شهر، و از جمله تجار و بازرگانان و سفرا و ژنرال کنسولهای ایرانی، نیز به فکر تأسیس چنین نهادهایی بیفتند تا فرزندانشان و نیز اقشار فرودست ایرانی از خدمات رفاهی بهرهمند شوند.
تجار و بازرگانان و دیگر بزرگان ایرانی هنگام حضور مظفرالدین شاه قاجار در استانبول، در سفر او به اروپا در ذیالحجه 1318/ مارس 1900، از او درخواست کردند که با تأسیس بیمارستانی مختص ایرانیان موافقت نماید. بنابراین، با دستور و مساعدت شاه، مریضخانة مدرن مظفری در ذیالحجه همان سال تأسیس گردید. بررسی و شناخت نحوة تأسیس این مریضخانه، روند فعالیت و خدمات آن به ایرانیان و نیز مشکلات و موانع متعدد پیش روی این نهاد خیریه از اهداف اصلی این پژوهش است. بنیاد و اساس مشکلات این مریضخانه بیشتر حول مسائل مالی و ایجاد عایدات ثابت و مداوم برای رتق و فتق امور آن میگشت. حمایت ویژة همة اصناف ایرانی ساکن در استانبول و نیز انجمن خیریة مریضخانه و فشار فراوان این انجمن بر دولت ایران برای تأمین منابع ثابت و دائمی این نهاد خیریه، منجر به ادامة فعالیت آن شد. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سؤالات است که چه دلایل و عواملی منجر به تأسیس مریضخانة مظفری در شهر استانبول شد؟ موانع و مشکلات پیش روی این نهاد اجتماعی چه بود؟ و چه خدماتی توانست در طول حیات خود ارائه دهد؟ این پژوهش با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با بهرهگیری از اسناد منتشرنشدة آرشیو وزارت امور خارجه و نیز اسناد منتشرنشدة سازمان اسناد ملی ایران و روزنامههای فارسی زبان چاپ امپراتوری عثمانی به رشتة تحریر درآمده است.
بررسیها نشان داد که تاکنون پژوهشی در باب مریضخانة مظفری نوشته نشده است. بنابراین، این پژوهش گامی مهم برای شناخت اقدامات ایرانیان در بنیاد نهادن این مریضخانه است. چنانچه گفته شد، اساس دادههای این پژوهش اسناد موجود در آرشیو وزارت امور خارجه و نیز سازمان اسناد ملی ایران است. نشریات ایرانیان در خاک امپراتوری عثمانی نیز اطلاعات ذیقیمتی برای شناخت این نهاد خیریه در اختیار نهادند. کمبود دادهها درخصوص روند فعالیت و خدمات مریضخانه در اغلب سالها و نیز کنش و واکنشهای کاربهدستان مختلف این نهاد، مشکلات فراوانی پیش روی این پژوهش نهاد و بهخصوص شناخت روند خدمات و فعالیت این مریضخانه را با نقصان روبهرو نمود.
تأسیس مریضخانه
تأسیس مریضخانة مظفری به روزگار سفر مظفرالدین شاه قاجار به فرنگ (در سال 1318ق/ 1900م) در هنگام اقامتش در استانبول برمیگردد. در آن هنگام، جمعی از ایرانیان از وی خواستند که مهاجران ایرانی نیز، همچون دیگر اقلیتهای مهاجر، مریضخانهای مختص به خود در شهر استانول بنیاد بگذارند و از خدمات آن اقشار مختلف و بهخصوص فقرای ایرانی بهرمند شوند. شاه ایران با این خواست آنان موافقت نمود و دستور داد ساختمان دبستان ایرانیان در استانبول[1] به مریضخانه تبدیل شود و دبستان نیز به منزل حاج حسنخان انتقال یابد. پس مریضخانه در قسمت جنوب استانبول در محلة «اوچلر» واقع در بخش اروپایی این شهر قرار داشت.[2] به هر روی، مریضخانة ایرانیان در استانبول نخستین مریضخانهای بود که در خارج از ایران توسط مهاجران و تجار ایرانی بنیان نهاده شد.
سفیر کبیر، انجمن خیریه و مدیریت مریضخانه
با دستور شاه ایران و واگذاری ساختمان دبستان برای تغییر کاربری به مریضخانه، محمود علاءالملک، سفیر کبیر ایران در استانبول، مسئولیت ساماندهی این نهاد و نظارت بر روند فعالیت آن را به عهده گرفت. وی برای ادارة بهتر مریضخانه تصمیم گرفت انجمنی تأسیس کند. از این رو، ایرانیان مقیم استانبول را به ژنرال کنسولگری دعوت کرد و طی برگزاری یک انتخابات، 12 نفر از آنان بهعنوان اعضای انجمن و یک نفر به سمت ریاست و یک نفر بهعنوان صندوقدار انتخاب شدند. اعضای انجمن موظف گردیدند هفتهای یک مرتبه جلسهای تشکیل دهند و در باب احتیاجات و مشکلات مریضخانه تصمیمگیری کنند.[3] همچنین در همان ذیحجه 1318/ مارس 1900 به پیشنهاد سفیر کبیر، در جلسهای با حضور اعضای انجمن خیریة مریضخانه، دکتر قسطنطین ماکرس افندی، طبیب سفارت ایران در استانبول، به سمت «مدیر کل و جراحی و حکیمباشیگری و قابله؛ یعنی طبیب امراض نسوانیه» به صورت افتخاری برای مدیریت بیمارستان انتخاب شد.[4]
تعمیر و بازسازی مدرسه برای تغییر کاربری آن به بیمارستان و نیز تهیة لوازم و ابزار پزشکی و استخدام پزشکان و کادر بیمارستان نیاز به بودجة کافی داشت. مظفرالدین شاه با پرداخت 500 لیره و نیز 200 لیره انگلیسی به صورت مستمری برای مصارف بیمارستان و دبستان ایران در استانبول، گام مهمی در جهت تأمین بودجة این نهاد برداشت.[5] به هر روی، تأسیس بیمارستان مدرن احتیاجات مالی بسیار فزونتری داشت که بار اصلی آن بر دوش تجار، بازرگانان، اصناف و دیگر اقشار ایرانی نهاده شد که در بحث منابع مالی بهتفصیل به آن پرداخته میشود.
غیر از اقدامات مذکور، علاءالملک با تهیة برگههای اعانه و توزیع آن در بین همة کارپردازیهای ایران در خاک عثمانی، اقدام به جمعآوری کمکهای مالی نمود. شواهد گویای آن است که تعدادی از کارپردازیها مقداری اعانه جمع کردند و به سفارت کبری فرستادند تا به مریضخانه داده شود.[6] یکی از فعالترین کارگزاران ایران در خاک عثمانی، در حوزة جمعآوری اعانه، ژنرال کنسول ایران در مصر بود. وی به محض دریافت برگههای اعانه از تجار و بازرگانان ایرانی آن سامان دعوت کرد و از آنان خواست در این کار خیر همکاری نمایند. در نتیجه مبلغ 30 لیره عثمانی اعانه دریافت و به سفارت ایران در استانبول ارسال شد.[7]
مدیریت بیمارستان در ارائة خدمات به مردم از زمان تأسیس تا پایان سال 1324ق/ 1906م با مشکلات چندانی روبهرو نشد. اما انقلاب مشروطیت در ایران و پیامدهای آن، استبداد صغیر و مقابلة طرفداران مشروطیت با آن و سپس جنگ جهانی اول سبب شد راههای تجاری ایران از طریق قفقاز و عثمانی با مشکل مواجه و حتی مسدود شود. این مسئله ضربة سختی بر بنیة مالی تجار، اصناف و کسبة ایرانی وارد کرد که تأمینکنندة اصلی مصارف مالی مریضخانه بودند. از سوی دیگر، بررسی شکواییهها و اسناد نشان میدهد دولت ایران نیز از سال مذکور تا پایان سال 1339ق/ 1921م، یعنی به مدت 10 سال، مبلغ 250 لیره انگلیسی مقرر از جانب شاه را به استانبول ارسال نکرد.[8] نفرستادن مقرری مذکور و مشکلات مالی ایرانیان باعث شد مریضخانه در سال 1327ق/ 1909م تا مرز تعطیلی پیش برود. اما، به گفتة روزنامة شمس، اصناف ایرانی در استانبول با تقبل پرداخت هزینهها از بسته شدن مریضخانه ممانعت کردند.[9]
یکی از وظایف مهم انجمن خیریة مریضخانه از بدو تأسیس، نظارت بر عملکرد و اقدامات مدیر و کادر بیمارستان مظفری بود. ماکرس افندی از زمان تأسیس بیمارستان تا صفر 1329/ فوریه 1911 مدیر بیمارستان مظفری بود. سرانجام، انجمن ادارة مریضخانة مظفری در جلسهای در 3 صفر 1329 با اکثریت آرا به مدیریت وی خاتمه داد.[10] اعضای انجمن برای عزل او به دلایلی چون بیتوجهیاش به بیماران نیازمند و فقیر و حمایت از ثروتمندان، معاینة بیماران در منزل خود به خاطر دریافت حق ویزیت ویژه و بالاتر و در نهایت حرص و طمع فراوان وی استناد کردند. از نظر اعضای انجمن، هدف و اساس تأسیس بیمارستان مداوای فقرا و ضعفای ایرانی بود[11] و رویه و اقدامات ماکرس افندی برخلاف این اهداف به حساب میآمد.
از دیگر وظایف انجمن خیریة مریضخانه نظارت بر کفن و دفن اموات ایرانی بود. برای این منظور غسال قبرستان ایرانیان در منطقة «سید احمد درهسی»، واقع در قسمت آسیایی استانبول، در حضور اعضای انجمن مریضخانه و نیز شیخ اسدالله ممقانی، مجتهد معروف ایرانی در استانبول، متعهد شد که برای حفر قبر، دستمزد غسال، کفن و واجبات آن و سنگ مزار هر جنازه مبلغ 130 قروش دریافت نماید و تخطی از آن جرم محسوب میشد.[12]
بررسیهای دقیق و فراوان نشان میدهد که نظامنامة انجمن تا سال 1330ق/ 1912م تدوین نگردید، اما اسنادی در باب برخی از جلسات انجمن در پیش از سال 1330ق/ 1912م وجود دارد که نقش بیبدیل سفیر کبیر را، بهعنوان رئیس افتخاری انجمن، در انتخابات سالیانه تأیید میکند. این جلسات در سفارت کبرای ایران برای تعیین اعضای سالیانة انجمن برگزار میشد.[13]
نکتة دیگر آنکه در این انتخاباتهای سالیانه اعضای انجمنِ ادارة دبستان ایرانیان نیز تعیین میشدند. از همان ابتدای تأسیس مریضخانة مظفری، و بهخصوص از سال 1325ق/ 1907م به بعد، تقسیمبندی متعارفی درخصوص انتخاب اعضای انجمن مریضخانه و دبستان شکل گرفت، به این صورت که اعضای انجمن ادارة دبستان از میان تجار ایرانی ساکن در استانبول و با رأی آنها و اعضای انجمن مریضخانه نیز از میان اعضای اصناف ایرانی مستقر در استانبول تعیین میشدند.[14] پس اعانههای منظم و مقرریای که برای مریضخانه معین میشد، از میان اصناف و اعضای آنها جمعآوری میگردید.
نخستین نظامنامة انتخابات انجمن خیریة مریضخانه در تاریخ 8 جمادیالاول 1330/ 26 آوریل 1912 در دو صفحه و 19 ماده تدوین گردید.[15] مراد از تنظیم این نظامنامه این بود که ساختار داخلی انجمن تنظیم و تنسیق یابد و فعالیتها و اهداف اعضای انجمن و کادر درمانی مریضخانه قوام پیدا کند. طبق مادة نخست این نظامنامه، سفیر کبیر ایران در عثمانی بهعنوان رئیس افتخاری انجمن شناخته میشد.[16] قرار گرفتن این ماده در صدر مواد نظامنامه، جایگاه و قدرت سفیر کبیر را در ارکان مختلف مریضخانه بهخوبی نمایان میکند. مطابق مادة دوم نظامنامه اعضای انجمن باید از میان اصناف ایرانی ساکن در استانبول تعیین میشدند و هر صنف باید یک عضو یا «وکیل» از میان خود انتخاب میکرد. تعداد اعضای دائمی انجمن بایستی 20 نفر و مدت انتخاب آنها نیز یکساله میبود.[17] دومین ماده نیز قدرت مادی اصناف و نقش آنها را در مدیریت کلان مریضخانه نشان میدهد. این اصناف مجبور و موظف بودند منابع ثابت مالی مریضخانه را با پرداخت ماهانة مقرری مشخصی توسط هر عضو تأمین نمایند. پس انتخاب آنها بهعنوان اعضای انجمن و تأمینکنندة اصلی مخارج مالی، قدرت و توان تصمیمگیری مناسبی در اختیار آنها مینهاد. جلسات انجمن بایستی همواره در مریضخانه برگزار میشد (ماده 8). مطابق این ماده اگر هر یک از اعضای انجمن در اجرای وظایف خویش کوتاهی میکرد، به کدخدای آن صنف اخطار داده میشد که ضمن بیان این موضوع در بین اعضای صنف خود، شخص دیگری را بهعنوان عضو انجمن تعیین و انتخاب کند (ماده 11). ماده 14 نظامنامه از مواد مهم آن محسوب میشود. در این ماده آمده است که هر گاه یکی از اعضای هر صنف «با وجود استطاعت و اقتدار» از پرداخت «اعانة مقرری» که توسط انجمن تعیین شده است، خودداری نماید، «بین الاصناف از حقوق ملیه محروم و در امور مقتضیه بدون ارائة قبوضات اعانه، به امورات اضافیه از طرف کدخدا رسیدگی نخواهد شد.» امین صندوق انجمن بایستی با اکثریت آرا انتخاب میشد (ماده 16). مسئولیت نگهداری و ارائة صورت دخل و خرج صندوق در هر ماه به انجمن از وظایف عمدة امین صندوق بود (ماده 17). وظایف کارکنان، و یا طبق نظامنامه «مأمورین و مستخدمین»، مریضخانه را انجمن خیریة مریضخانه تعیین و به هر یک ابلاغ مینمود. عزل و نصب هر یک از کارکنان نیز بر عهدة انجمن بود (ماده 19).[18]
یکی از مباحث مهم در مدیریت بیمارستان مظفری، ارائة خدمات رایگان به فقرا و نیازمندان بود. مطابق اسناد منتشرنشده، برخی از ثروتمندان ایرانی با ادعای فقیری، سعی میکردند از امکانات مریضخانه رایگان استفاده کنند. چنانکه شخصی بدون پرداخت هیچ مبلغی و با ادعای نیازمندی، حدود 22 روز در بیمارستان بستری بود، اما پس از مرخصی مشخص شد که وی متمول بوده است و هزینة زیادی بر بیمارستان تحمیل نمود. مرجع رسیدگی و احضار چنین افرادی، ژنرال کنسول ایران در استانبول بود.[19]
فعالیت مناسب مریضخانة مظفری و خدمات خوب آن باعث شده بود بهعنوان یکی از مراکز مناسب و خوب درمانی استانبول مطرح شود. رایگان بودن خدمات بیمارستان برای اشخاص فقیر و نیز دریافت مبالغ کمتر نسبت به دیگر مراکز درمانی استانبول برای افراد متمول رغبتی ایجاد کرد که تعدادی از اهالی استانبول و بهخصوص کاربهدستان آن دیار برای مداوا به این نهاد خیریه رجوع نمایند. یکی از عمده مشکلات مریضخانه، بیتوجهی مرضای دولتمرد عثمانی به حقوق و قوانین این نهاد خیریه بود. برای مثال، شخصی با نام محمدعلیبیگ، وکیل ضابط، بیش از یکماه برای مداوا در مریضخانه اطراق نمود؛ در صورتی که پزشکان آن نهاد معتقد بودند وی صحیح و سالم است و بایستی بیمارستان را ترک کند. سرانجام، اعضای انجمن مریضخانه از سفیر کبیر ایران خواستند که برای خروج او از مریضخانه، با مقامات دولتی عثمانی رایزنی کند.[20]
از دیگر مشکلات عمدة مریضخانه مراجعة بیماران و زخمیهای جنگ جهانی اول بود. در طی این جنگ، بیمارستان مظفری به محلی برای مداوای زخمیها تبدیل شد و این مسئله موجب گردید مخارج و مصارف فراوانی بر این مؤسسة خیریه تحمیل شود. چنانکه پیشتر اشاره شد، شرایط نابهسامان ایران در طی این جنگ از یکسو، وخامت اوضاع مالی تجار، بازرگانان، اصناف و کسبة ایرانی ساکن استانبول به خاطر این جنگ ویرانگر از سوی دیگر، مشکلات و مصائب بیمارستان را بسیار فزون نمود. عدم ارسال مقرریهای تخصیصیافته از سوی ایران برای مصارف بیمارستان و وخامت مسیر تجارت و کسادی بازار و... باعث شد ایرانیان استانبول نتوانند همانند ایام پیش از جنگ به یاری این نهاد خیریه بشتابند. بررسی اسناد بهجایمانده بهخوبی نشان میدهد که در این روزگار اعضای انجمن و نیز کادر درمانی بیمارستان بهشدت تحت فشار بودند.[21]
منابع مالی مریضخانه
یکی از مهمترین منابع درآمد مریضخانه، مساعدت و کمکهای مالی و اعانههای تجار و اصناف ایرانی ساکن در استانبول بود. هر زمان که شرایط و اوضاع تجاری رو به ترقی و پیشرفت بود، طبیعتاً میزان پرداخت اعانه به مریظخانه نیز فزونی مییافت، اما هرگاه شرایط و اوضاع تجاری رو به افول مینهاد، پرداخت اعانه و مساعدت رو به تنزل مینهاد و ادارة مریضخانه با بحران مواجه میشد. دادهها و گزارشها شرایط مریضخانه را در هنگام ترقی و افول تجارت و کاسبی ایرانیان بهنیکی آشکار میکند. در یکی از گزارشها که به نام هیئت انجمن ایرانیان توسط سید حسن شمس، مدیر روزنامة شمس، و محمد تاهباز، مفتش انجمن، به کنسولگری داده شده، عملکرد تجار و بزرگان ایرانی در کمک و مساعدت به صندوق انجمن برای تعمیرات، مخارج و... اشاره شده است.[22]
طبق نظامنامة مریضخانه، هر یک از اعضای اصناف ایرانی ساکن در استانبول، از ابتدای تأسیس مریضخانة مظفری، موظف بودند هر ساله مبلغ «پنج قروش» اعانه برای مصارف مریضخانه پرداخت کنند. برای نمونه، هر یک از اعضای صنف دلال حجاج در سال 1330ق متعهد شدند پنج درصد از درآمد خود را به مرکز خیریة مذکور بپردازند و اگر خلاف آن عمل میکردند، انجمن مریضخانه میتوانست تمام معوقات را از آنها بستاند.[23] یکی دیگر از اصنافی که موظف بود اعانة مذکور را به مریضخانه پرداخت کند، صنف مکارهچی بود. این صنف تعهد داشت سالیانه مبلغ پانزده هزار قروش بهعنوان اعانه به مریضخانه بپردازد. بررسی اسناد نشان میدهد که اعضای این صنف مدتی از پرداخت اعانه خودداری کردند.[24] با شکایت انجمن مریضخانه از سفارت کبرای ایران، بزرگان این صنف تعهد دادند که مبلغ معوق را پرداخت نمایند.[25] هر صنف ایرانی در استانبول یک کدخدا داشت. اعضای هر صنف موظف به انتخاب کدخدای صنف و معرفی آن به انجمن مذکور بودند.[26]
یکی دیگر از منابع عایدات مریضخانة مظفری، اعانه و مقرریای بود که پادشاهان قارجاریه هنگام بازدید از استانبول در سفرهای خود به فرنگستان تعیین میکردند. چنانکه گفته شد، مظفرالدین شاه در سفر نخست خود به فرنگستان، هنگام اقامت در استانبول، مبلغ 500 لیره نقد و 200 لیره انگلیسی برای مخارج و مصارف مریضخانه و دبستان ایرانیان در استانبول به صورت مستمری سالیانه تعیین نمود. در همین سفر، اتابک اعظم و وزیر دربار، محض پیروی از شاه، قرار شد به ترتیب مبلغ 100 لیره و 50 لیره سالیانه بپردازند، اما بعداً از پرداخت آن خودداری کردند. میرزا رضا ارفعالدوله، سفیر کبیر ایران در عثمانی، طی مراسلهای به تهران، از آنان درخواست کرد به علت شرایط نابهسامان مالی مریضخانه مبلغ اعانه را به استانبول ارسال کنند.[27]
بررسی اسناد و شواهد نشان میدهد که مقرری تعیینشده از جانب شاه چندان بهموقع و مداوم پرداخت نمیشد. به همین روی، مدیر مریضخانه در گزارشی مفصل به وی در سال 1320ق/ 1903م، ضمن شرح اوضاع مالی مریضخانه و شرایط دشوار ادارة آن، درخواست کرد که دستور دهد مقرری تعیینشده ارسال گردد.[28] تجار ایرانی انجمن مریضخانه نیز در نامهای دیگر به شاه ایران، در سال 1320ق/ 1903م، از او خواستند که «مبلغ استمراری» اعانهای را که تقبل کرده بود برای رتق و فتق امور مریضخانه ارسال کند.[29]
در سفر آخر مظفرالدین شاه به فرنگستان در جمادیالثانی 1323/ اوت 1905، تجار ایرانی آن سامان طی عریضهای از وی خواستند که چون مبلغ مقرری سابق کفاف مصارف مریضخانه و دبستان ایرانیان را نمیدهد، میزان آن را بیشتر کند. شاه ایران به این درخواست آنان پاسخ مثبت داد و مبلغ 50 لیره انگلیسی بر آن افزود.[30] بنا بر شواهد، هرچند شاه ایران و کارگزاران از ارسال بهموقع مبالغ مقرر خودداری میکردند، بعد از مکاتبات متعدد اعضای انجمن و نیز سفارت کبرای ایران در عثمانی، سرانجام مبالغ معوقه پرداخت میشد. بررسی اسناد نشان میدهد وجوه تعیینشده از سوی شاه ایران از سال 1318 ق/ 1900م تا اواخر 1323ق/ 1905م در ضمن بودجة وزارت امور خارجه به صندوق انجمن دبستان و مریضخانه واصل و عاید گردید.[31]
اعضای انجمن خیریة ایرانیان در محرم 1326/ فوریه 1907 طی درخواستی از ارفعالدوله، سفیر کبیر ایران در عثمانی، خواستند که مقرری مریضخانه و دبستان را که از دو سال پیش ارسال نشده است از تهران پیگیری نماید. آنان با لحنی تند بیان کردند دولت ایران مخارج مذکور را اختصاص دهد یا اینکه دبستان و مریضخانه را تعطیل کند. اعضای انجمن یادآور شدند که دولتهای دیگر سالیانه مبالغ هنگفتی را صرف ادارة امور مؤسسات خیریة خود در عثمانی مینمایند و دولت ایران از تخصیص این مبلغ اندک در سال نیز خودداری میکند. آنها تذکر دادند که تجار و اصناف ایرانی به علت انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن و نیز اختلال در امور تجاری، قدرت و توان مالیشان کم شده است و دیگر از عهدة تأمین نیاز مالی مریضخانة مظفری برنمیآیند.[32]
وقوع انقلاب مشروطیت و حوادث پس از آن و نیز وخامت شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درون ایران و تبعات آن برای ایرانیان خارج از کشور و بهخصوص ایرانیان عثمانی، تأثیر مستقیمی بر شرایط مالی مریضخانه داشت. مطابق اسناد منتشرنشده، از سال 1324 تا 1339ق/ 1906 تا 1921م، دولت ایران از پرداخت وجوه مقرر به مریضخانه و دبستان ایرانیان در استانبول خودداری کرد و به مکاتبات و درخواستهای انجمن توجهی نشان نداد.[33]
اوضاع ناگوار مالی مریضخانة مظفری و دبستان ایرانیان استانبول سبب شد در 14 ربیعالاول 1339/ 15 نوامبر 1921 جلسهای در کنسولگری ایران در استانبول با حضور مفخمالسلطنه، ژنرال کنسول ایران، و اعضای انجمنهای مریضخانه و دبستان شکل گیرد. در نتیجة این جلسه، «بیاننامه»ای از سوی شرکتکنندگان صادر گردید که در آن از عموم ایرانیان استانبول خواسته شد هر یک به سهم خویش برای گردش امور این دو مؤسسة خیریه اقدام نمایند. علاوه بر این، مقرر شد از اشخاصی که تذکرة درجه اول اخذ نمایند مبلغ 12 لیره، افرادی که تذکرة درجه دوم دریافت کنند 2 لیره و از آنانی که تذکرة درجه سوم دریافت نمایند، 1 لیره اخذ گردد.[34]
اوضاع ناگوار اقتصادی ایرانیان و بهخصوص تجار و کسبه در پی جنگ جهانی اول و تحولات عثمانی باعث شد که مدیریت دو نهاد آموزشی و درمانی ایرانی در استانبول با بحران فراوان روبهرو شود. این بحران تا جایی اوج گرفت که اعضای انجمن و ایرانیان عثمانی قادر به مدیریت آن نبودند.[35] سرانجام، کاربهدستان ایران مجبور شدند از اعتبارات دولت، مقرری مشخصی برای این دو نهاد تعیین نمایند. افزایش مداوم هزینهها و نیز عدم انتقال بهموقع وجوهات تعیینشده همواره موجب نگرانی و نارضایتی انجمن خیریة ایرانیان در استانبول میشد. ناتوانی انجمن خیریة ایرانیان در ادارة این دو نهاد باعث شد که سرانجام عبدالحسین اهرایی، رئیس این انجمن، در 1 شهریور 1311/ 23 اوت 1932 استعفا دهد[36].
به دلیل کمبود و پراکندگی اسناد و اطلاعات در باب شرایط و اوضاع سالیانة مریضخانه، بررسی منظم و دقیق همة مشکلات و مصائب پیش روی آن ممکن نیست. به همین روی، اطلاعاتی در باب شرایط مالی مریضخانه در سالهای پس از جنگ جهانی اول تا سال 1308ش/ 1929م به دست نیامد. چنانچه پیشتر اشاره شد، ایرانیان مقیم استانبول از سال 1308ش/ 1929م به بعد، به خاطر تنزل شرایط مالی، توان مساعدت چندانی به دبستان و مریضخانة مظفری نداشتند. دولت ایران با آگاهی از این اوضاع، سالی 3 هزار تومان از طریق ژنرال کنسولگری ایران در استانبول به این دو نهاد پرداخت کرد.[37]
یکی دیگر از دلایل مشکلات مالی مریضخانة مظفری در سالهای پس از 1308ش/ 1929م، تنزل ارزش پول ایران در برابر دیگر ارزها بود. این مهم تأثیر شگرفی بر بنیاد مالی دبستان نهاد که از این زمان اعتبارات آن به طور مستقیم و به قران از سوی تهران تخصیص مییافت. ژنرال کنسول ایران در استانبول در گزارش مبسوطی در باب اوضاع دبستان و مریضخانة مظفری در مهرماه 1312/ اکتبر 1933 به تنزل قران در برابر دیگر ارزهای خارجی و پیامدهای آن برای مریضخانه اشاره کرد. وی معتقد بود بنا به دلیل مذکور وجوه ارسالی از تهران دیگر برای نگهداری این دو نهاد کفایت نمیکند.[38]
از دیگر دلایل مهم افزایش مشکلات مالی مریضخانة مظفری بیمیلی ایرانیان استانبول به پرداخت اعانه به این نهاد بود. احداث و تأسیس بیمارستانهای مدرن در ترکیه در سالهای حاکمیت کمال آتاتورک و ارائة خدمات مناسب آنها باعث شد بیمارستان مظفری که روزگاری از مراکز درمانی بسیار مناسب شهر استانبول محسوب میشد، از رونق بیفتد و توجه اغنیای ایرانی به آن کاسته شود. نکتة مهمتر افت شدید جایگاه انجمن خیریة ایرانیان در بین ایرانیان ساکن استانبول بود. این انجمن که در روزگار بیقانونی قاجارها و عثمانی به تنها ملجاء ایرانیان آن سامان تبدیل شده بود و عملکرد و فعالیت آزادیخواهانة بسیاری داشت، و یکی از کانونهای مهم حمایت مالی مریضخانه بود، توان تأمین مالی آن را از دست داد و در شرایط بحرانیای چون کاهش ارزش پول ایران، نتوانست کسری مالی این نهاد خیریه را جبران نماید. به روایت اسناد، هرچند در سال 1311ش/ 1932م، کسری بودجة اختصاصی تهران با ذخیرهای که در صندوق انجمن خیریة ایرانیان باقی بود، جبران گردید، اما تداوم بحران مالی در سال بعد، ادامة حیات مریضخانه را با مشکل روبهرو کرد. در پی درخواستهای مکرر انجمن خیریه و نیز کنسولگری ایران در استانبول در سال 1312ش/ 1933م، عایداتی از جانب ایرانیان آن سامان به آن اختصاص نیافت، در نتیجه مریضخانه با عنوان تعمیر، ولی به دلیل مشکلات مالی، بهاجبار برای همیشه تعطیل گردید.[39]
طبق تحلیل ژنرال کنسول ایران، این دو نهاد خیریه، به دلیل بیتوجهی ایرانیان استانبول، جنبة ملی خود را از دست داده و جایگاه سیاسی یافته بودند. وی معتقد بود در این شرایط دولت بایستی بهتنهایی مسئولیت نگهداری و حفظ آنها را به عهده گیرد و بودجة آنها از طرف دولت تأمین گردد. وی در این گزارش از زیر بار تبعات حفظ یا تعطیلی مریضخانه شانه خالی کرد و بیان کرد هیچ گاه اداره و مسئولیت این نهاد بر عهدة این کنسولگری نبوده است و در آینده نیز نخواهد بود. او پیشنهاد داد اگر دولت قصد حفظ و نگهداری مریضخانه را دارد، اقدام به تعمیر و بازگشایی آن نماید و در غیر این صورت، دستور دهد اطبا و کارکنان بیمارستان اخراج شوند و مقرری و حقوق آنها قطع گردد.[40]
یکی از راههای تأمین منابع مالی مریضخانة مظفری، اجرای تئاتر و کنسرت به دستور سفرای ایران در استانبول بود. هرچند اطلاعات کامل و دقیقی از تعداد تئاترها و کنسرتهایی که در این باب اجرا گردید در دست نیست، اما در روزنامهها و اسناد منتشرنشده به تعدادی از آنها اشاره شده است.[41]
از ویژگیهای برجستة این مراسمها، شرکت فعال بزرگان دولت عثمانی، سفرا و کارگزاران سفارتخانههای تعدادی از دول غربی، تجار و بازرگانان ایرانی مقیم استانبول در آنها بود. یکی از کنسرتهای معروف در سفارت ایران، در روزگار سفیرکبیری ارفعالدوله به سال 1323ق/ 1905م برگزار گردید. در این مراسم تعدادی از بزرگان ایرانی مقیم استانبول، سفرا و کارگزاران ارشد سفارتخانههای خارجی در استانبول و نیز مقامات ارشد دولت عثمانی حضور داشتند. سلیم ملحمه پاشا، وزیر زراعت و معادن و بیشهها؛ نجیب ملحمه افندی، مستشار وزارت فواید و تجارت؛ پانجیری بگ، مدیر بانک عثمانی؛ سفرای دولتهای روسیه، آلمان، اتریش، بلژیک، رومانی، نروژ و اسپانیا و نیز مستشاران سفارتهای انگلستان، فرانسه و صربستان و تعدادی از بزرگان و اعیان عثمانی و نیز کارگزاران تعدادی از سفارتخانههای خارجی از جمله حاضران در این مجلس بودند. در این مجلس، مبلغ 400 لیره، پس از کسر هزینههای آن، بهعنوان اعانه برای دبستان و مریضخانه جمع گردید.[42]
برخی از سفرا، چون میرزا رضاخان ارفعالدوله، هر سال گزارشی مبسوط درخصوص این مراسمها به وزارت امور خارجة ایران ارسال میکردند و نیز در مطبوعات محلی و روزنامههای فارسی چاپ استانبول، همانند شمس، اخباری در باب آن انتشار مینمودند.[43] گزارشی از سفارت ایران در استانبول نشان میدهد که سفارت ایران سالیانه به اجرای این مراسم میپرداخته است.[44] ارفعالدوله در گزارشی به سال 1320ق/ 1903م، به برگزاری کنسرت مفصلی در سفارتخانة ایران در استانبول برای جمعآوری اعانه اشاره میکند. وزیر امور خارجه ضمن تقدیر از اقدامات وی، میگوید که هیئت دولت از این اقدام او بسیار شادمان شدهاند.[45]
ارفعالدوله در ربیعالاول سال 1326/ آوریل 1908 با دعوت از تجار برجستة ایرانی و عثمانی در استانبول و مأموران بابعالی برای ترتیب یک کنسرت در آیندة نزدیک، اقدام به جمعآوری 150 لیره اعانه نمود.[46] سرانجام، در ربیعالثانی همان سال در تالار سفارت ایران در استانبول مجلس کنسرت موعود برگزار گردید و سفیر کبیر آلمان در عثمانی، مأموران عالیرتبة عثمانی و خانوادههای بزرگان استانبول در آن حضور یافتند و مبلغی در حدود 2500 تومان، معادل 500 لیره، برای کمک به مریضخانة مظفری و دبستان ایرانیان در استانبول جمع شد.[47]
یکی دیگر از منابع عایدات مریضخانة مظفری، فروش بلیتهای لاتاری بود.[48] برحسب قرادادی میان اعضای هیئت انجمن دبستان و اعضای انجمن مریضخانه در 26 صفر 1333/ 16 ژانویه 1915، قرار شد دو سوم این عایدات به دبستان و یک سوم آن به صندوق مریضخانه واگذار گردد.[49] البته در برخی مواقع عدم رعایت این موضوع منجر به اختلاف میان این دو نهاد میشد.[50]
یکی دیگر از منابع درآمد مریضخانه، اجارة خانههای موقوفهای بود. در اسناد و منابع متعدد اطلاعات چندانی در این خصوص وجود ندارد و تنها یک سند به وجود دو منزل موقوفه برای مصارف مریضخانة مظفری اشاره کرده است[51].
درآمدها و مصارف مریضخانه (دخل و خرج)
در اسناد و مدارک آرشیوی اطلاعات دقیقی در باب مداخل و مخارج مریضخانه وجود ندارد. هرچند اسنادی به مبالغ ارسالی از سوی تهران و نیز عایدات ناشی از فروش بلیت لاتاری، اجرای کنسرت و تئاتر به طور پراکنده اشاره کردهاند که در مباحث پیشین به آن پرداخته شد، از دیگر منابع عایدات سخنی به میان نیامده است. سکوت عجیب اسناد مراکز آرشیوی درخصوص مخارج مریضخانه نیز، غیر از دو گزارش ارزشمند که در ادامه به هر یک بهتفصیل پرداخته خواهد شد، تحلیل و تفسیر عملکرد و خدمات آن را با مشکل فراوان روبهرو مینماید. یکی از گزارشهای ارزشمند در باب مداخل و مخارج مریضخانه با عنوان «صورت حساب واردات و مصارفات ادارة دبستان احمدیه و مریضخانة مظفریه از ابتدای ریاست حضرت مستطاب آقای مؤتمنالسلطنه، جنرال قونسول دولتعلیة ایران مدظلهالعالی» اطلاعات سودمندی در این خصوص در حدود 8 ماه از سال 1334ق/ 1916م در اختیار میگذارد.[52] تداخل برخی از مبالغ میان دبستان و مریضخانه باعث شد نگارنده از تشخیص میزان تعلق آن به مریضخانه عاجز باشد و از ذکر آن خودداری نماید. اهمیت این سند میطلبد که کپی آن در پیوست این اثر منتشر شود و در اختیار علاقهمندان قرار گیرد. پس درآمد ناشی از بابت اجرت بیماران تنها گزینة دقیق این سند است که در جدول ذیل بیان و ترسیم شده است:
جدول 1. برخی از درآمدهای مریضخانة مظفری از محرم تا شعبان 1334/ نوامبر 1915 تا مارس 1916[53]
ماه |
نوع درآمد |
مبلغ (قروش) |
آذر/ محرم
|
جمع اعانة اصناف |
19240 |
دی/ صفر |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
10948 |
اعانة اصناف |
730 |
|
بهمن/ ربیعالاول |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
15444 |
اسفند/ ربیعالثانی |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
13808 |
اعانة اصناف |
740 |
|
فروردین/ جمادیالاول |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
20683 |
اعانة اصناف |
500 |
|
اردیبهشت/ جمادیالثانی |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
28869 |
خرداد/ رجب |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
28491 |
اعانة اصناف |
3340 |
|
تیر/ شعبان |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
17383 |
جمع کل |
درآمد مریضخانه از بابت اجرت بیمار |
135626 |
اعانة اصناف |
24550 |
نگاهی به جدول شمارة 1 نشان میدهد که اعانة اصناف در آذرماه مبلغ 19240 قروش بوده و در دیگر ماهها کاهش معناداری داشته است. بیشترین درآمد مریضخانه از بابت دریافت «اجرت» از بیماران بود که جمع کل آن به مبلغ 135626 قروش میرسید. پس کل درآمد حق اجرت و نیز اعانة اصناف در طی 8 ماه (در سال 1334ق/ 1916-1915م) 160176 قروش بوده است. نکتة قابل ذکر آن است که در این گزارش اطلاعاتی در باب دریافت اجرت از بیماران در مریضخانة مظفری در ماه آذر ذکر نشده است. همچنین اطلاعاتی درخصوص اعانة اصناف در برخی از ماهها چون بهمن، اردیبهشت و تیر داده نشده است.
جدول 2. برخی از مخارج مریضخانة مظفری از محرم تا شعبان 1334/ نوامبر 1915 تا مارس 1916[54]
ماه |
نوع مصارف |
مبلغ |
آذر/ محرم
|
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
1988 |
مصارف دیگر مریضخانه |
1490 |
|
دی/ صفر |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
7836 |
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
1744 |
|
بهمن/ ربیعالاول |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
14906 |
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
1744 |
|
تعمیرات مریضخانه (مصارف دیگر) |
50 |
|
اسفند/ ربیعالثانی |
تلفن 6 ماهه مریضخانه (مصارف دیگر) |
275 |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
12008 |
|
مصارف دیگر مریضخانه |
1220 |
|
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
1774 |
|
فروردین/ جمادیالاول |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
14546 |
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
1774 |
|
اردیبهشت/ جمادیالثانی |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
17697 |
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
1924 |
|
تعمیرات زنگ اخبار مریضخانه (مصارف دیگر) |
600 |
|
خرداد/ رجب |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
22819 |
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
1924 |
|
خرید اوراق (مصارف دیگر) |
2400 |
|
تیر/ شعبان |
خرید ارزاق، شیر و گوشت |
15841 |
حقوق کادر درمانی مریضخانه |
2572 |
|
جمع کل |
|
127132 |
جدول شمارة 2 بیانگر کل هزینههای مریضخانه نیست، زیرا برخی از مخارج به علت اشتراک با دبستان ایرانیان ذکر نشده است. به هر روی، جمع کل مصارف مریضخانه مبلغ 127132 قروش بود که از آن میزان، مبلغ 13456 قروش بهعنوان دستمزد کادر درمان، مبلغ 107641 قروش تحت عنوان خرید ارزاق، شیر و گوشت و نیز مبلغ 6035 قروش به مصارف دیگر مریضخانه اختصاص مییافت. اطلاعاتی درخصوص دستمزد کادر درمانی مریضخانه در ماه آذر داده نشده است.
در اسناد مراکز آرشیوی ایران اطلاعاتی دربارة فهرست عملکرد و خدمات بیمارستان ایرانیان استانبول به طور سالیانه یافت نشد. تنها گزارش ارزشمند با جزئیات مناسب مربوط به سال 1311ش/ 1932م است که ابراهیم بیگ ناصری ریاست بیمارستان را بر عهده داشته است. در این گزارش ذکر شده که مریضخانه دارای 30 تخت است که به چهار درجه یا «صنف» تقسیمبندی گردیده است. تقسیمبندی تختها بر پایة کیفیت و میزان اجرت دریافتی از هر تخت صورت میگرفت.[55]
جدول 3. تقسیمبندی تختهای مریضخانة ایرانیان بر پایة رتبه و اجرت آنها در سال 1311ش/ 1932م[56]
رتبه تختهها |
درجه اول |
درجه دوم |
درجه سوم |
درجه چهارم |
تعداد تخت |
1 |
11 |
6 |
12 |
اجرت روزانة هر تخت |
6 لیره ترک |
4 لیره ترک |
3 لیره ترک |
مجانی و مختص به ایرانیها |
جدول شمارة 3 نشان میدهد بیمارستان مظفری دارای 30 تخت با 4 نوع کیفیت بوده است. 12 عدد از تختها با پایینترین کیفیت به بیماران نیازمند و فقیر ایرانی اختصاص داشت که به صورت مجانی بود. اجرت استفاده از دیگر تختها، بر پایة کیفیت آنها، متفاوت بود که بهروشنی در جدول مذکور ترسیم شده است.
جدول 4. فراوانی بیماران غیرمجانی برحسب درجة تختهای بستری در سال 1311ش/ 1932م[57]
نوع |
درجه اول |
درجه دوم |
درجه سوم |
فراوانی |
3./. |
50./. |
47./. |
جدول 5. فراوانی بیماران مجانی و غیرمجانی بستریشده در مریضخانه در سال 1311ش/ 1932م
بیماران مجانی |
110 نفر |
بیماران غیرمجانی |
150 نفر |
کل |
260 نفر |
مطابق جدول 5، تعداد 260 نفر از بیماران در سال 1311ش/ 1932م در بیمارستان مظفری بستری شدند که از این تعداد 110 نفر مجانی و 150 نفر با دریافت هزینه تحت درمان قرار گرفتند.[58]
جدول 6. فراوانی بیماران مجانی و غیرمجانی معاینة سرپایی در مریضخانه در سال 1311ش/ 1932م[59]
بیماران معاینهشدة مجانی |
200 نفر |
بیماران معاینهشدة غیرمجانی |
657 نفر |
کل |
857 نفر |
جدول فوق مشخص میکند تعداد بیمارانی که در این سال برای معاینة سرپایی به بیمارستان ایرانیان مراجعه کردهاند بالغ بر 857 نفر بودهاند. 200 نفر از آنان از فقرای ایرانی بوده که به طور مجانی معاینه شدهاند. از بیماران دیگر برای معاینه نیم لیره ترک دریافت میشد. در گزارش مدیر بیمارستان مظفری آمده که مبلغ 9000 لیره ترک از بیماران بستری و غیربستری در طول سال 1311ش/ 1932م دریافت شده است.
جدول 7. صورت مخارج ماهیانه جزئی مریضخانة ایرانیان در سال 1311ش/ 1932م[60]
اعاشه |
هیزم و زغال |
برق |
لوازم پزشکی |
دارو |
لباسشویی |
متفرقه |
500 لیره |
125 لیره |
25 لیره |
45 لیره |
75 لیره |
30 لیره |
50 |
جمع کل |
850 لیره ترک |
مطابق این جدول، مخارج مریضخانه در سال 1311ش/ 1932م بالغ بر 850 لیره ترک بود که بیشترین میزان آن به ارزاق (اعاشه) و کمترین آن به برق ساختمان اختصاص داشت.
جدول 8. حقوق ماهیانه پزشکان و کارکنان مریضخانه ایرانیان در سال 1311 ش/1932م[61]
مدیر و طبیب اول |
طبیب دائمی |
سرپرستار اول |
سرپرستاران دوم |
خدمتکاران زن |
رختشو |
دربان |
آشپز |
شاگرد آشپز |
80 لیره |
60 لیره |
40 لیره |
50 لیره |
70 لیره |
15 لیره |
15 لیره |
25 لیره |
12 لیره |
جمع کل |
367 لیره ترک |
بررسی دو جدول شمارة 7 و 8 نشان میدهد ماهیانه مبلغ 1217 لیره ترک صرف مخارج روزمره و حقوق پرسنل بیمارستان شده که جمع کل آن در یک سال حدود 14604 لیره است. چنانکه پیشتر اشاره گردید، درآمد حاصل از مداوای بیماران در طی یک سال مبلغ 9000 لیره بود و در این بین مبلغ 5604 لیره کسر بودجه وجود داشت.
دکتر ابراهیم بیگ ناصری، رئیس بیمارستان، در گزارش سال 1311ش/ 1932م خود، میزان مخارج سال بعد (1312ش/ 1933م) را نیز برآورد نمود و جزئیات آن را در اختیار کارگزاران ایران در استانبول نهاد. جدولهای شمارة 9 و 10 برآورد اطلاعات وی برای سال مذکور است.
جدول 9. برآورد صورت مخارج یکماهة مریضخانة ایرانیان در سال 1312ش/ 1932م[62]
مخارج روزمره یک ماهه |
سوخت (هیزم و زغال) |
بر ق (الکتریک) |
لوازم پزشکی |
دارو |
رختشویی |
مصارف متفرقه |
500 لیره |
150 لیره ترک |
30 لیره ترک |
60 لیره ترک |
80 لیره ترک |
30 لیره |
100 لیره ترک |
جمع کل |
950 لیره ترک |
با نگاهی به جدول شمارة 9 معلوم میشود دکتر ناصری جمع مخارج یکماهة بیمارستان بابت ارزاق و دیگر اقلام را، غیر از حقوق و دستمزد کارکنان، 950 لیره ترک محاسبه کرده است که جمع سالیانة آن به 11400 لیره میرسید.
جدول10. برآورد ماهیانه حقوق پزشکان و کارکنان مریضخانه ایرانیان برای سال 1312ش/ 1933م[63]
مدیر و طبیب اول |
طبیب دائمی |
کاتب و محاسب |
سرپرستار اول |
سرپرستاران دوم (دو نفر) |
پرستار زن (3 نفر) |
خدمه (دو نفر) |
رختشو |
دربان |
آشپز |
شاگرد آشپز |
|
200 لیره |
100 لیره |
50 لیره |
50 لیره |
60 لیره |
45 لیره |
30 لیره |
20 لیره |
15 لیره |
30 لیره |
15 لیره |
|
جمع کل |
615 لیره ترک |
|
|||||||||
مطابق جدول شمارة 10، ابراهیم بیگ ناصری حقوق ماهیانة پزشکان و پرسنل بیمارستان ایرانیان را در سال 1312ش بالغ بر 615 لیره ترک برآورد کرده است که مجموع این مخارج در طی یک سال به حدود 7380 لیره میرسید. پس مجموع کل مخارج ماهیانة بیمارستان 1566 لیره ترک بود و مجموع کل مخارج سالیانة آن مبلغ 8946 لیره ترک میشد.
از گزارش رئیس بیمارستان در سال 1311ش/ 1932م چنین برمیآید که ساختمان این نهاد به دلیل قدمت بافت آن، بایستی هر سه سال یک بار تعمیر میشد. همچنین لوازم پزشکی مریضخانه و بهخصوص لوازم جراحی آن اندک و فرسوده بود و توان رقابت با بیمارستانهای محلی و خارجی را نداشت. این گزارش تأکید میکند که در گذشته بهترین پزشکان استانبول برای حضور در بیمارستان ایرانیان برای مداوای بیماران خود با هم رقابت داشتند، اما در این زمان به دلیل بهروز نبودن امکانات آن، پزشکان علاقهای به حضور در این مریضخانه ندارند. نتیجة این گزارش آن بود که برای افزایش درآمد این نهاد بایستی دولت ایران شرایط رقابت آن را با دیگر بیمارستانهای شهر استانبول فراهم کند تا به این طریق، کارگزاران این نهاد بتوانند منبع بهتر و ثابتی برای درآمد بیشتر کسب و از سوی دیگر به فقرای ایرانی برای مداوا کمک نمایند و در نهایت ارزش و جایگاه این نهاد باقدمت نیز حفظ شود.[64] سرانجام، بیتوجهی دولت وقت ایران به چنین راهحلها و گزارشهای کارشناسانه، بیرغبتی ایرانیان ساکن استانبول به پرداخت اعانه و وجود بیمارستانهای مدرن با امکانات گسترده در استانبول باعث شد این بیمارستان خیریه در سال 1313ش/ 1934م تعطیل شود.
نتیجهگیری
بیمارستان مظفری، بهعنوان نخستین بیمارستان ایرانی در خارج از کشور، توانست در حدود 34 سال (1279-1313ش/ 1900-1934م) خدمات ارزشمندی را در حوزة درمانی به ایرانیان و غیرایرانیان استانبول ارائه دهد. این بیمارستان مدرن، در طول حیات خود، روزگار پرفراز و نشیبی را طی کرد. این نهاد اجتماعی خیریه با مساعدت دولت ایران و بهخصوص با تکیه بر حمایت فراوان تجار و اصناف ایرانی در استانبول شکل یافت و به فعالیت خود ادامه داد. به همین روی، تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی درون ایران، چون انقلاب مشروطیت، استبداد صغیر و سقوط محمدعلیشاه قاجار و بهخصوص جنگ جهانی اول و پیامدهای آن در خاورمیانه و قفقاز، نقش بسیار مهمی در شرایط و اوضاع آن بر جای نهاد. بحران سیاسی و اقتصادی ایران در خلال سالهای 1325ق/ 1907م تا ابتدای حکومت رضاشاه باعث شد که دولت ایران از ارسال مستمری سالیانه 250 لیره انگلیسی برای مخارج بیمارستان و دبستان ایرانیان خودداری کند و تجار، بازرگانان، اصناف و کسبة ایرانی نیز به علت نابهسامانیهای درون ایران و اختلال در تجارت ایران با عثمانی و اروپا، از عهدة تأمین مالی این دو نهاد اجتماعی خیریه برنیایند.
شروع حاکمیت آتاتورک و رواج و توسعة نهادهای مدرن و متفاوت با دورة عثمانی، فضای فعالیت بیمارستان مظفری را با مشکلات متعددی روبهرو کرد. در این دوره، ترکیه شاهد تأسیس بیمارستانهای مدرن متعدد بود و دولتها در ایران و ترکیه خود مصدر خدمات بهداشتی شدند و اندیشة ایجاد نهادهای خیرخواهانه نیز تحت تأثیر تفکرات حاکم بر ساختار دو دولت، تا حدودی فروکش کرد. تأثیر چنین اندیشههایی در درون مرزهای دو کشور و اقدام دولتها در تأسیس نهادهای اجتماعی و تأمین منابع مالی آنها باعث شد که ایرانیان ساکن استانبول چندان رغبتی به پرداخت اعانه برای مؤسسات خیریه نشان ندهند که بررسی اسناد این دوره بهخوبی بیانگر این موضوع است.
در دورة حاکمیت آتاتورک، با افول توان بیمارستان مظفری، قاطبة ایرانیان برای مداوا به بیمارستانهای بسیار مدرنتر استانبول رجوع میکردند. در این زمان، پزشکان حاذق نیز، به علت دستمزد پایین و امکانات کمتر مریضخانة مظفری، حاضر به خدمت در آن نبودند که این مسئله تأثیر فراوانی بر افول آن داشت. سرانجام، به دلیل بیتوجهی دولت ایران در ارسال وجوهات و مقرری کافی، بیرغبتی ایرانیان مهاجر به پرداخت اعانه به این نهاد خیریه و توسعة بیمارستانهای متعدد و مجهزتر در استانبول و نیز کهنگی ساختمان مریضخانه، کمبود و فرسودگی ابزار پزشکی، مریضخانة مظفری در سال 1313ش/ 1934م برای همیشه تعطیل گردید. نکتة بسیار مهم در بررسی این نهاد خیریة اجتماعی، افزایش روحیة تعاون، همبستگی، مشارکت و کمک خیرخواهانه در بین ایرانیان برای کمک به همنوعان خود و بهخصوص فقرا و نیازمندان بود. این موضوع در گسترش اعتماد و مشاکت اجتماعی تأثیرگذار بود و به افزایش سرمایة اجتماعی ایرانیان آن دیار کمک کرد که در جای دیگر به این مسئله پرداخته میشود.
[1]. برای اطلاع از دبستان ایرانیان استانبول بنگرید به: نظامعلی دهنوی، «تأسیس دبستان ایرانیان استانبول و تحلیل نظامنامة آن»، مطالعات آسیای صغیر (ویژهنامة نامة فرهنگستان)، ش 7 (بهار و تابستان 1398)، ص 117-140.
[2]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1309ش، کارتن 14، پوشه 340، سند 14.
[3]. اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1319ق، کارتن 5، پوشه 5، سند 6.
[4]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1329ق، کارتن 48، پوشه 5، سند 5.
[5]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال1320ق، کارتن 8، پوشه 3، سند 3.
[6]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1319ق، کارتن 5، پوشه 5، سند 6.
[7]. پرورش، ش 33، س 1 (4 ذی الحجه 1318)، ص 15.
[8]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 30، پوشه 19، سند 8؛ مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، 1328ق، کارتن 11، پوشه 5، سند 124؛ سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران، شناسنامة سند 39081-297؛ سند 1؛ سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران ، شناسنامة سند، 3261-240، سند 7.
[9]. شمس، ش 44، س 1 (20 جمادی الاخر 1327)، ص 8.
[10]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1329ق، کارتن 48، پوشه 5، سند 6.
[11]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1329ق، کارتن 48، پوشه 5، سند 6 و 15.
[12]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 74.
[13]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال1330 ق، کارتن 52، پوشه 4، سند 34؛ شمس، ش 38، س 1 (7 جمادیالاول 1327)، ص 6.
[14]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1331ق، کارتن 12، پوشه 3، سند 5.
[15]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 11، سند 18-17.
[16]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 11، سند 17.
[17]. همان.
[18]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 12، پوشه 4، سند 118-117.
[19]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1330ق، کارتن 52، پوشه 4، سند 42.
[20]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 89.
[21]. برای نمونه بنگرید به: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 88.
[22]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 83.
[23]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال1330ق، کارتن 52، پوشه 4، سند 30.
[24]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1330ق، کارتن 52، پوشه 4، سند 4.
[25]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال1330ق، کارتن 52، پوشه 4، سند 30.
[26]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 51.
[27]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1319ق، کارتن 5، پوشه 5، سند 5.
[28]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1320ق، کارتن 8، پوشه 3، سند 1.
[29]. همان.
[30]. سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران، شماره سند، 39081-297، سند 2؛ مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1323ق، کارتن 6، پوشه 10، سند 2؛ مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1339ق، کارتن 30، پوشه 19، سند 27.
[31]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1339ق، کارتن 30، پوشه 19، سند 8-7.
[32]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1326ق، کارتن 11، پوشه 4، سند 2.
[33]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1339ق، کارتن 30، پوشه 19، سند 8-7.
[34]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1339ق، کارتن 30، پوشه 19، سند 10.
.[35] مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 3.
[36]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311ش، کارتن 25، پوشه 621، سند 31-30.
[37]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1309ش، کارتن 14، پوشه 340، سند 3-5؛ مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311 ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 33-31.
[38]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311 ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 33-31.
[39]. همان.
[40]. همان.
[41]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1320ق، کارتن 8، پوشه 3، سند 2؛ همان، 1323ق، کارتن 6، پوشه 10، سند 5؛ همان، 1326ق، کارتن 42، پوشه 5، سند 16؛ شمس، ش 11، س 1 (24 شوال 1326)، ص 7.
[42]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1323ق، کارتن 6، پوشه 10، سند 5؛ حکمت، ش 841، س 13 (20 محرم 1323)، ص 5-6.
[43]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1323ق، کارتن 6، پوشه 10، سند 5؛ بنگرید به: بریدههایی از روزنامة محلی به زبان ترکی در: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، ، 1326ق، کارتن 11، پوشه 4، سند 10؛ بریدههایی از روزنامة محلی دیگر: مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، 1326ق، کارتن 11، پوشه 4، سند 11.
[44]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1320ق، کارتن 37، پوشه 5.
[45]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال1320ق، کارتن 8، پوشه 3، سند 2.
[46]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1326ق، کارتن 11، پوشه 4، سند 19.
[47] . مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1326ق، کارتن 11، پوشه 4، سند 14.
[48]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال1330ق، کارتن 52، پوشه 4، سند 14-13؛ شمس، ش 11، س 1 (24 شوال 1326)، ص 7.
[49]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 38 و 59.
[50]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 34-29.
[51]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 88.
[52]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1332ق، کارتن 64، پوشه 4، سند 16-15.
[53]. همان.
[54]. همان.
[55]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 42-39.
[56]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 42.
[57]. همان.
[58]. همان.
[59]. همان.
[60]. همان.
[61]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 39.
[62]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 40.
[63]. همان.
[64]. مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجة ایران، سال 1313-1311ش، کارتن 25، پوشه 623، سند 39.