Document Type : Research Paper
Author
Assistant Professor, Iranian Studies Foundation, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
از آغاز جنبش تجددخواهی و نوگرایی در ایران، رشد صنعت یکی از آرمانهای روشنفکران و مشروطهخواهان بود. مشارکت تجار، بازرگانان و پیشهوران در مبارزات نهضت مشروطهخواهی باعث شده بود آنان برای گسترش صنعت و تجارت طرحهایی ارائه کنند، اما این طرحها به دلیل ضعف ساختار اقتصادی کشور و تحرکات نیروهای خارجی با موفقیت همراه نبود و اقدامات آغازین برخی از تجار در آستانة نهضت مشروطیت برای ایجاد کارخانههای مختلف تقریباً با شکست مواجه شد.
با تشکیل مجلس شورای ملی، قانونگذاری و سیاستگذاری در زمینۀ نوسازی و توسعة صنعتی آغاز گردید. اولین قانون اختصاصی در حوزة صنعت در دورة دوم مجلس شورای ملی با عنوان «قانون امتیاز تأسیس کارخانۀ چرم و صابونسازی به ربیعزاده و شرکاء» در 10 ماده، توسط نمایندگان مجلس به تصویب رسید. قانون دیگری نیز که در این دوره به تصویب رسید، قانون «اجازۀ تأسیس کارخانۀ چرمسازی به جلالیانس از ایرانیان ارمنی» بود. افزایش اعتبار برای مدرسة صنعتی ایران و آلمان از دیگر تصمیمات مجلس در این زمینه بود که در چهارم شهریور 1301ش اتخاذ گردید. براساس این قانون به بودجة پیشین مدرسه 8 هزار تومان افزوده شد. قانون «ایجاد کارخانة کبریتسازی» نیز از قوانین مجلس شورای ملی در حوزة صنعت بود که در دورة چهارم مجلس به تصویب رسید و به موجب آن ساخت کبریت در آذربایجان به مدت 15 سال به حاج محمدرحیم خوئی و حاج محمدباقر خوئی واگذار شد.
نکتة جالب توجه این است که تصمیمات مجلس شورای ملی در طی 4 دوره مطابق با رویکردی تجددگرایانه به صنعت بود، به طوری که مجلس در کنار صنایع دستی و سنتی به تصویب قوانینی در ترویج صنایع ماشینی نیز پرداخت. کوششهای مجلس برای ورود ماشینآلات و تأسیس صنایع ماشینی از جمله اقدامات مجلس در این دوره بود.
در اواخر دورة قاجار، در پی وقوع جنگ اول جهانی و اشغال بخشی از کشور توسط نیروهای خارجی و همچنین تضعیف دولتهای عصر مشروطه و ظهور نیروهای گریز از مرکز در مناطق مختلف، هرج و مرجی بر کشور حاکم شد که امکان تصمیمگیری در حوزة صنعت را ناممکن ساخت. تا اینکه با روی کار آمدن حکومت پهلوی، فرآیند سیاستگذاری صنعتی در اواخر مجلس پنجم (مصادف با روی کار آمدن حکومت پهلوی) سرعت بیشتری گرفت. در این دوره نفت مهمترین منبع درآمد دولت بود. دولت از درآمد حاصل از صدور نفت بستر مناسب را برای فعالیتهای اقتصادی فراهم میکرد. بنابراین، «معافیت 10 سالۀ ماشینهای صنعتی و فلاحتی از تأدیۀ حقوق ورودی گمرکی»، «اجازۀ ساخت خطوط آهن اصلی و مهم کشور»، «اجازۀ تأسیس یک واحد تولید آهن و فولاد» و «امتیاز ساختن کارخانههای پارچهبافی در ولایتهای استرآباد، شاهرود، بسطام و دامغان» از جمله قوانین مهم صنعتی بودند که به تصویب رسید. این معافیتها آشکارا به صنایع بزرگ نظر داشت. با توجه به مصوبات مجلس شورای ملی طی 4 دوره، بیشترین قوانین مصوب در حوزة صنعت به ایجاد تأسیسات و کارخانههای مختلف اختصاص داشت. مجلس با دادن امتیاز یا مجوز راهاندازی کارخانه یا بهرهبرداری از معادن به اتباع ایرانی، زمینه را برای توسعة صنعتی ایران فراهم مینمود.
در باب موضوع صنعتیسازی ایران تاکنون تعدادی کتاب و مقاله منتشر شده است. از جمله ویلم فلور در دو کتاب طبقۀ کارگران و صنعت در ایران (۱۴۰۱) و صنعت در ایران (۱۳۷۱) نشان میدهد که چگونه طی سالهای 1229 تا 1320ش بسیاری از صنایع سنتی در ایران رو به افول رفتند و اولین تلاشها در کشور برای صنعتی شدن صورت گرفت. او در این کتابها اسناد دست اولی از برنامهها، اقدامات، دستاوردها و پیامدهای صنعتی شدن ایران عرضه میکند. همچنین با نگاهی بیطرفانه انگیزهها، زمینهها و تمایلات شاهان را برای صنعتی شدن و گذار از اقتصاد سنتی روستایی بررسی میکند. فلور در این آثار با بهرهگیری از منابع و اسناد اولیه و همچنین آمار به تجزیه و تحلیل هزینهها و منافع تلاشهای ایران برای نوسازی صنعتی از دهۀ 1850 تا سال 1941م میپردازد. زهرا صادقی نیز در کتاب سیاستهای صنعتی در دوران رضاشاه (۱۳۸۷)، با بهرهگیری از اسناد متعدد، روزنامه و دیگر منابع پژوهشی، برنامهها و اقدامات حکومت را همسو با صنعتی شدن ایران تشریح میکند. همچنین در تارنمای تاریخ معاصر ایران در مطلبی با عنوان «نقش مجالس دورة پهلوی اول در سیاستگذاری صنعتی» (۱۳۹۹) به تعداد مصوبات مجالس و نقش انفعالی آنها، به رغم ظرفیتی که میتوانستند در صنعتی شدن ایران داشته باشند، اشاره شده است.
پیشینة این تحقیق نشان میدهد به رغم شمار مطالعات و پژوهشهای گوناگون درخصوص دورة پهلوی اول، به نقش مجلس در روند توسعة صنعتی و تأثیر مصوبات آن بر ساختار صنعتی ایران کمتر توجه شده است. از این رو، در این مقاله با توجه به مصوبات مجلس شورای ملی، برنامهها، سیاستها و تصمیمات صنعتی آن (در دورهای که تعداد زیادی مصوبات در حوزة صنعت به تصویب رسید) به بررسی نقش و اهمیت حاکمیت در صنعتیسازی کشور میپردازیم.
بنابراین، با عنایت به چشمانداز تاریخی که اشاره شد، در ادامه برنامهها، سیاستها و تصمیمات صنعتی مجلس از سال 1304 تا 1320ش بررسی میشود؛ دورهای که به گفتة بسیاری از مورخان و صاحبنظران آغاز دورة مدرنیسم در ایران به شمار میرود.
سلسلهمراتب مراکز سیاستگذاری
طی دورة پهلوی اول، مراکز و نهادهای سیاستگذاری در امور صنعتی با توجه به نقشی که در فرآیند برنامهریزی بر عهده داشتند، دارای جایگاهی یکسان نبودند و هر یک در هرم تصمیمگیری جایگاه خاصی داشتند. در رأس این هرم رضاشاه پهلوی قرار داشت که هرچند به لحاظ قانونی و حقوقی از چنین جایگاهی برخوردار نبود و تنها میتوانست از طریق هیئت وزیران پیشنهادات خود را به تصویب نمایندگان مجلس برساند، در عمل بیشترین سهم را در نظام تصمیمگیری صنعتی به خود اختصاص داده بود. نقش رضاشاه در هرم برنامهریزی صنعتی در فاصلة سالهای 1304 تا 1320 یکسان و ثابت نبود. به گفتۀ کاتوزیان، «پانزده سالی که از به تخت نشستن رضاخان تا کنارگیری وی گذشت میتوان به دو بخش تقسیم کرد: 12 ـ1304 یعنی هنگامی که قدرت او مطلق بود و دورة 20ـ 1312 یعنی زمانی که قدرتش هم مطلق بود و هم خودکامه» (کاتوزیان، 1374، 145).
بدین ترتیب، هرچه از سالهای نخست سلطنت رضاشاه دورتر میشویم بر میزان تمرکز قدرت وی افزوده میشود و به دنبال آن از توانایی سایر مراکز و نهادهای سیاستگذاری کاسته میگردد. چنانکه از سال 1312 به بعد بسیاری از تصمیماتی که در عرصة صنعت اتخاذ میشود با رأی و نظر شخصی شاه است. در طی این دوره دولت برای اجرای تمرکز سیاسی در سیاست اقتصادی مداخله میکند و منابع مالی را در اختیار میگیرد (یزدانی و شجاعی، ۱۳۸۸، ۱۵۲).
پس از شاه، هیئت وزیران در هرم تصمیمگیری قرار داشت. با اینکه هیئت وزیران قوة اجراییه کشور محسوب میشد، در بسیاری از امور صنعتی مداخله و برنامههایی را در حوزة صنعت طرح میکرد. بررسیها نشان میدهد از سال 1312 بر نقش هیئت وزرا در اتخاذ تدابیر و برنامهریزی در حوزة صنعت به طور چشمگیری افزوده شد.
پس از هیئت وزیران، مجلس شورای ملی قرار میگرفت. مجلس شورای ملی مرجعی قانونی محسوب میشد که طبق قانون اساسی مشروطه وظیفة قانونگذاری در امور صنعتی را بر عهده داشت. گرچه همواره نقش خود را نمیتوانست حفظ کند، گاه از سوی شاه و گاه از سوی هیئت وزرا مورد تعرض قرار میگرفت و از نقش آن کاسته میشد. به نوشتة یحیی دولتآبادی، «وظیفة مجلس به ظاهر رعایت کردن قوانین مشروطه است و در باطن اجرای هرچه از دربار دستور برسد» (دولتآبادی، 1331، ۴/ 404). به نظر میرسد با افزایش قدرت شاه از سال 1312، از میزان نقش مجلس در زمینة قانونگذاری نیز کاسته شد، تا جایی که به تدریج نه یک نهاد مقید و مؤثر، بلکه نهادی بیاهمیت شد که به صورت لباس آراستهای درآمده بود. یکی از وزرای این دوره میگوید چون شاه اصرار داشت همة کارهای اجرایی توسط قوة مقننه تصویب شود، مجلس به مکانی برای اعمال تشریفاتی تبدیل شده بود. سفیر انگلیس نیز در سال ۱۳۰۵ در گزارشی با اشاره به نقش مجلس مینویسد هنگامی که شاه طرح یا لایحهای را در نظر دارد، تصویب میشود و زمانی که مخالف است رد میشود (آبراهامیان، 1377، ۱۷۱-۱۷۲).
در مرتبة چهارم نهادهای اختصاصی حوزة صنعت مانند ادارة یکم صناعت، ادارة کل طرق، ادارۀ کل تجارت و... قرار میگرفتند.
براساس ضوابط و قوانین رسمی در نظام تصمیمگیری، در ابتدا مجلس شورای ملی، سپس هیئت وزرا و شاه و در پایان نهادهای اختصاصی واقع میشد. طبق اصل پانزدهم متمم قانون اساسی، «کلیة قوانینی که برای تشیید مبانی دولت و سلطنت و انتظام امور مملکتی و اساس وزارتخانهها لازم است، باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد.» همچنین در این اصل تأکید شده است: «مجلس شورای ملی حق دارد در عموم مسائل آنچه را صلاح ملک و ملت میداند، پس از مذاکره و مداقه از روی راستی و درستی عنوان کرده، با رعایت اکثریت آرا، در کمال امنیت و اطمینان با تصویب مجلس سنا به توسط شخص اول و دولت به عرض برساند که به صحة همایون موشح و به موقع به اجرا گذارده شود.» اصل بیست و چهارم نیز بیان میکند که بستن عهدنامهها و مقاولهنامهها و اعطای امتیازات (انحصار) تجاری و صنعتی و فلاحتی و غیره اعم از اینکه طرف داخله باشد یا خارجه باید به تصویب مجلس شورای ملی برسد... (مجموعه مصوبات ادوار اول و دوم قانونگذاری، 1318، 7).[1]
اما در عمل به رویههای رسمی توجه نگردید و به دلیل فقدان تقسیم وظایف نهادها و حدود و ثغور آنها، گونهای انحراف در نظام برنامهریزی شکل گرفت که از این میان گرایش به سوی تمرکز قدرت در نهاد سلطنت بیشترین سهم را داشت. از سوی دیگر، نهادها و دیگر مراکز برنامهریزی برحسب اوامر شاه به ایفای وظیفه مشغول بودند. این امر موجب شد هم در زمینۀ سیاستگذاری و برنامهریزی بخش صنعت و هم در امور اجرایی نابهسامانیهای بسیاری به وجود آید. بنابراین، اقداماتی که طی این دوره در بخش صنایع و تولیدات صورت گرفت، کاملاً همسو با سیاستهای شاه بود، چرا که الگوهای توسعه در هر کشور در هر مقطع زمانی با استراتژی و اهداف حاکمیت ارتباط تنگاتنگی دارد (فلاحزاده، 1391، 210).
روند سیاستگذاری صنعتی در مجلس شورای ملی
مجموع وقایع سیاسی اواخر دورة قاجار نشان داد که کشور تا چه حد به تشکیل یک حکومت قدرتمند مرکزی نیاز دارد، وجود فردی که بتواند کشور را از شرایط نابهسامان خارج کند. رضاشاه پس از به دست گرفتن قدرت، دست به ایجاد نهادهایی برای حفظ حاکمیت فردی خود زد. از اواخر دورة مجلس پنجم تا پایان دورة پهلوی اول مجلس شورا تأمینکنندة نظرات دربار بود و نمایندگان منتخب دولت براساس نیازهای دربار و برای تحکیم پایههای اقتدار دولت به تصویب قوانینی در حوزة صنعت میپرداختند. به طور کلی اهداف کارهایی که در حوزة صنعت انجام میشد عبارت بود از تأمین نیازهای مردم از طریق صنایع مصرفی به ویژه صنایع غذایی و دوم تأمین نیازهای ارتش تازهتأسیس پهلوی از قبیل گلیسرین، صابون، کنسرو، پارچه و غیره (صداقتکیش، 1352، 51).
اتخاذ تصمیمات در مجلس شورای ملی بر مبنای نظامنامة داخلی مجلس شورای ملی صورت میگرفت. نظامنامۀ مجلس در دورة اول به تصویب رسید و پس از آن یک بار دیگر در دورة دوم در آن تجدید نظر اساسی شد و تا پایان دورة مورد بررسی (1320) همچنان رسمیت داشت. براساس نظامنامة شعب، کمیسیونهایی در داخل مجلس برای رسیدگی به امور تشکیل شد. در اصل دوازدهم نظامنامه هدف از تشکیل شعبات اینگونه مطرح شده است:
مقصود عمده از تشکیل این شعبات آن است که هر وقت مطلب یا لایحه یا طرح قانونی به مجلس پیشنهاد میشود، رجوع به شعبات کنند که در آنجا ملاحظه و مداقه شده و اگر تشکیل کمیسیونی لازم آید هر یک از شعبات پس از مذاکرات و مباحثات موافق که مجلس معین کرده است، برای عضویت کمیسیون انتخاب کنند و نیز هر وقت کمیسیونی باید تشکیل شود، رجوع به شعبات شود که اعضای آن را از بین خود انتخاب کنند (مجموعه مصوبات ادوار اول و دوم قانونگذاری، 1318: 351).
کمیسیونهای موجود در مجلس عبارت بودند از: 1. کمیسیون خارجه 2. کمیسیون داخله 3. کمیسیون نظام 4. کمیسیون عدلیه 5. کمیسیون قوانین مالیه 6. کمیسیون معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه 7. کمیسیون پست و تلگراف 8. کمیسیون فواید عامه. هر کمیسیون دارای 6 تا 12 عضو بود و وظیفه داشت طرحهای نمایندگان مجلس و لوایح هیئت دولت را دریافت کند و گزارش آن را ظرف 2 ماه به مجلس شورای ملی بدهد تا در صحن مجلس مطرح شود و درخصوص آنها رأیگیری صورت گیرد (مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبة دورة ششم قانونگذاری، 1334، 2-3).
با توجه به شرایط تاریخی و عقبماندگی کشور، دولت برای حرکت در مسیر صنعتی شدن ابتدا به اصلاح نظام حمل و نقل و دیگر کارهای زیربنایی مثل تهیة برق و تأسیس مؤسسات مالی پرداخت تا بتواند ابتکارهای صنعتی را تشویق کند. لذا مجلس برنامة گستردهای برای برآورده کردن این نیاز طرح کرد. از سال 1304 تا 1320 هشت دوره مجلس شورای ملی تشکیل شد که در جهت نوسازی و صنعتی شدن ایران قوانین متعددی را به تصویب رساند. قانون «اجازۀ ساخت خطوط آهن اصلی و مهم کشور» (۲۰/۱۱/۱۳۰۴) یکی از مصوبات مهم در دورة پنجم مجلس بود. بدون تردید، برنامههای نوسازی کشور بدون شبکۀ ارتباطی ـ مواصلاتی پیشرفته نمیتوانست با کامیابی همراه شود. از همین رو تجددگرایان و سیاستمداران ایرانی راهآهن را نماد یک جامعة مترقی میانگاشتند. با وجود موانع متعددی که در مسیر ساخت راهآهن وجود داشت، سرانجام در بهمن 1304 لایحۀ احداث راهآهن در 5 ماده به تصویب نمایندگان مجلس رسید. براساس این مصوبه به دولت اجازه داده شد تا احداث خطوط راهآهن اصلی و مهم کشور را پس از استخدام متخصصین لازم و مطالعات کافی در زمینة فواید اقتصادی ـ سیاسی و نظامی آن آغاز نماید.
علاوه بر این، در این دوره قانون «تأسیس یک واحد تولید آهن و فولاد» (۲۰/۱۱/۱۳۰۴) نیز به تصویب رسید که به موجب آن دولت مأموریت یافت به تأسیس یک واحد تولید آهن و فولاد و تأمین مواد اولیۀ ضروری در ذوب آهن و راهاندازی راهآهن بپردازد (مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبۀ دورۀ پنجم قانونگذاری، 1320، 199).
فرآیند سیاستگذاری صنعتی در مجلس ششم سرعت بیشتری گرفت. در این دوره، قوانین «اجازۀ ساختمان راهآهن بین خور موسی و بندر محمره و بندر جز» (۱۴/۱۲/۱۳۰۵)، «واگذاری نقشهبرداری مفصل خط راهآهن به سندیکای متشکله از کمپانی آمریکایی و کمپانی آلمانی» (۳۰/۱/۱۳۰۷) و «اعطای امتیاز انحصاری ساختن و به کار انداختن خط تراموای بین محمره و آبادان به آقای میرزا حسینخان موقر» (۳۱/۴/۱۳۰۷) در زمینة تأسیس راهآهن از تصویب مجلس گذشت (صادقی، 1387، 100- 103). علاوه بر این، نمایندگان مجلس در زمینۀ تأسیس ذوب آهن نیز قانونی با عنوان «استخدام مسیو مارتین تبعۀ دولت آلمان برای تأسیس ذوب آهن» (۲/۸/۱۳۰۶) را به تصویب رساندند (مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبۀ دورۀ ششم قانونگذاری، 1334، 250).
مجلس دورة ششم به جنبة آموزش صنایع نیز توجه داشت. چنانکه در تاریخ 28 فروردین 1307 قانون استخدام دو نفر معلم آلمانی برای مدرسۀ صنعتی فارس را به تصویب رساند. براساس این مصوبه وزارت معارف مجاز گردید دو نفر معلم آهنگری و نجاری را از آلمان برای مدرسۀ صنعتی فارس مطابق شرایطی خاص استخدام کند (همان، 364). علاوه بر این، قانون «اعزام محصل به اروپا برای فراگرفتن فنون راهآهن، معادن و ذوب آهن» (۲۰/۳/۱۳۰۷) نیز در این دوره از تصویب نمایندگان گذشت که به موجب آن به دولت اجازه داده شد 20 نفر شاگرد را هر ساله به مدت 3 سال برای تحصیل فنون عملی و علمی راهآهن، معادن و ذوب آهن به اروپا اعزام کند و مخارج آنها را از محل عایدات انحصار قند و چای بپردازد (همان، 484).
طرح مساعدت به کارخانههای مملکت از اولین طرحهای صنعتی بود که در مجلس هفتم مطرح شد. ارائة طرحی به منظور استکشاف معادن از دیگر طرحهای قابل توجه بود. این طرح به دلیل مبهم بودن تصویب نشد. در طرح یادشده چنین آمده است:
نظر به اینکه ترقی و توسعۀ فلاحت بزرگترین عامل مهم توسعه و تولید مواد صنعتی و تزاید صادرات و اصلاح اقتصاد مملکت است، لذا طرح قانونی عمران اراضی کویری حوار که در زمرۀ معادن غنی میباشد، ارائه میشود (مشروح مذاکرات مجلس هفتم، 253-255).
سومین طرح مجلس هفتم به منظور گسترش صنایع در ایران، طرح پیشنهادی عراقی، نمایندة اراک، با عنوان «متحدالشکل کردن لباس اتباع ایران» (۶/۱۰/۱۳۰۷) بود که با حمایت تعدادی از نمایندگان به تصویب رسید (مشروح مذاکرات مجلس هفتم، مورخ ۶/۱۰/۱۳۰۷، 412-413).
در دورة هشتم مجلس قوانینی همچون «ثبت علایم و اختراعات» (۱/۴/۱۳۱۰)، «انحصار تجارت خارجی» (۱۹/۴/۱۳۱۱) و «جواز ورود سرمایههای خارجی به صورت ماشینآلات» (۱۱/۷/۱۳۱۰) به تصویب رسید. در این بین، جواز ورود سرمایههای خارجی به صورت ماشینآلات یکی از مصوبات مهم صنعتی محسوب میشد. به موجب این قانون که در 2 ماده به تصویب رسید، به وزارت تجارت اجازه داده شد به اشخاصی که در خارج از کشور سرمایههایی دارند، سرمایههای خود را به صورت ماشینآلات صنعتی وارد کشور نمایند. در مادۀ اول این قانون آمده است:
ادارۀ کل تجارت میتواند با اجازۀ مخصوص دولت به اشخاصی که تقاضا دارند سرمایهای را که در خارجه دارند به صورت ماشینآلات و مایحتاج ماشینهای مذکوره که برای بهبودی صادرات مفید است و یا برای رفع احتیاج از محصولات و مصنوعات خارجی مؤثر است و مشمول متمم قانون انحصار تجارت خارجی نمیشود به ایران انتقال دهند. در مقابل تعهد صدوری که مدت انجام آن از تاریخ ورود اجناس مزبور به گمرکخانههای ایران در هر مورد به نظر دولت تشخیص داده میشود، جواز ورود آن اجناس را بدهد (مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبۀ دورة هشتم قانونگذاری، 2-171).
این اقدامات و مصوبات نشان میدهد دولت و مجلس شورا در تلاش بودند با اجرای سیاست جانشینی واردات، امکان ایجاد صنعت را در کشور فراهم سازند.
در دورة نهم نیز تصمیمات مهمی در حوزة توسعة صنعت اتخاذ گردید. از جملۀ این تصمیمات میتوان به اختصاص اعتبار برای تأسیس چندین کارخانۀ قندسازی (8/5/1312)، اختصاص اعتبار برای تأسیسات صنعتی و معدنی (18/4/1312) و تأسیس بانک فلاحتی و صنعتی سهامی اشاره کرد. به موجب قانون تأسیس بانک فلاحتی و صنعتی که در تاریخ 21/3/1312 از تصویب مجلس گذشت، به دولت اجازه داده شد بانک فلاحتی و صنعتی را با سرمایۀ 20 میلیون ریال تأسیس نماید. همچنین مقرر گردید برای تأمین سرمایۀ بانک جدید، قسمتی از سرمایة بانک ملی به آن انتقال یابد. علاوه بر این، به وزارت مالیه نیز اجازه داده شد قسمتی از وجوه آزاد خزانه را نزد بانک به امانت بگذارد.[2] در مادۀ دوم این قانون، وظیفۀ بانک چنین تعیین گردیده بود: «بانک فلاحتی و صنعتی سهامی ایران میتواند کلیۀ معاملات را برای بسط فلاحت و صنعت مملکت بنماید» (ادارۀ کل قوانین مجلس شورای اسلامی، ش 2/ 12).
تأسیس بانک فلاحتی و صنعتی یکی از مهمترین برنامهها و سیاستهای مجلس در زمینۀ کمک مالی به بخش صنایع بود. این قانون با تصویب قانون دیگری در 17 دی 1312 تکمیل شد. به موجب قانون مذکور به دولت اجازه داده شد تا ده سال، سالانه صد هزار لیره از ذخیرۀ مملکتی به بانک قرض دهد (جزایری، 1342، 141-139). سرانجام به موجب قانون دیگری که در 13 شهریور 1313 به تصویب رسید، بانک اجازه یافت در جهت رسیدن به مقاصد خود مؤسساتی از تولیدکنندگان و شرکتها تأسیس و وسایل مالی آنها را خواه از طریق شرکت در آنها و خواه از طریق اعطای امتیازات تأمین نماید. تأسیس بانک نقش مهمی در شرکت و همکاری در بسیاری از سرمایهگذاریها ایفا کرد. بانک با فراهم ساختن وام بانکی و اعتبارات بازرگانی برای صاحبان صنایع داخلی، آنها را در جهت سرمایهگذاری در صنایع ترغیب میکرد. علاوه بر این، حکومت نیز، به سبب بیمیلی سرمایهگذاران خصوصی به ایجاد صنایع جدید، به شکلی روزافزون ابتکار عمل را در تأسیس مؤسسات صنعتی در دست گرفت (فلور، ۱۳۷۱، ۴۰-۴۱).
در دورة دهم نیز قوانینی همچون «اعطای امتیاز نفت قسمتی از شرق و شمال شرق به شرکت نفت آمریکا و ایران» (15/11/1315)، «اجازۀ استخدام هنرآموزان اتباع آلمان» (9/3/1316) و «تشکیلات مؤسسة راهآهن دولتی ایران» (12/5/1313) از تصویب مجلس شورای ملی گذشت که گامهای مهمی در جهت سیاستگذاری صنعتی محسوب میشد.
یکی از مهمترین قوانین مصوب در دورة یازدهم، قانون تأسیس وزارت صناعت و معادن به جای ادارۀ کل صناعت و معادن بود. به موجب این قانون که در 8 مهر 1316 تصویب شد، ادارۀ مذکور به وزارتخانه مبدل شد و به بخش اجرایی دولت پیوست (مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبۀ دورة یازدهم قانونگذاری، 1330، ۲۷). قانون دیگری که در این دوره به تصویب رسید، قانون معادن بود. در این برهۀ زمانی مسئلۀ سوخت کارخانههای کشور موضوع مهمی بود. پس مجلس در جهت گسترش بهرهبرداری از معادن داخلی گام برداشت. برای نیل به این هدف و قانونمند کردن استخراح معادن، قانون معادن در 16 بهمن 1317 از تصویب مجلس گذشت (همان، ۲۹). علاوه بر این، لایحۀ انعقاد قراردادهای اکتشاف و استخراج برخی از معادن ایران با یک شرکت هلندی به منظور گسترش صنایع و معادن در ایران به مجلس شورای ملی تقدیم گردید و در 29 ماده به تصویب نمایندگان رسید (همان، ۳۶۶).
در دورة دوازدهم، نمایندگان مجلس شورای ملی چند قانون در زمینة صنعت چاپ به تصویب رساندند و در کنار آن دو قانون صنعتی دیگر نیز از تصویب مجلس گذشت. یکی از این قوانین مربوط به صنعت پست بود که به موجب آن قرارداد پستی همگانی و پیوندهای منعقده در کنگرۀ پستی بوئنوزر در 12 مرداد 1319 به تصویب مجلس رسید. علاوه بر این، قانون «اجازۀ استخدام 27 مهندس و متخصص کارهای ساختمانی راهآهن» (۲۰/۴/۱۳۱۹) نیز در این دوره به تصویب رسید. این قانون به وزارت راه اجازه میداد مهندسین و متخصصین مذکور را به مدت دو سال به استخدام درآورد (مجموعه قوانین موضوعه و مسائل مصوبۀ دورة دوازدهم قانونگذاری، 1343، ۴۸۶). در طی دورة ۱۶ سالة پهلوی اول، قوانین مصوب و سیاست اقتصادی اجراشده براساس یک نظام اقتصادی منسجم نبود و گرایش کلی معطوف به ایجاد اقتصاد ملی و فراهم کردن اساس حقوقی ـ سیاسی و نیازهای زیربنایی آن بود. بنابراین، سیاستها را باید در صورتبندی کلی آن که سبب پیرامونی شدن اقتصاد طی قرن نوزدهم و بیستم شده بود، بررسی کرد (کارشناس، 1382، 111). قوانینی که در این دوره به اجرا گذاشته شد به طور روزافزون بر انگارههای مصرف داخلی اثر گذاشت. از سویی صادرات در اولویت نبود. قیمت بالا و حمایت از صنایع داخلی در دیگر کشورها و کیفیت پایین تولیدات داخلی دشواریهایی را پدید آورد. از سوی دیگر اثرات تعرفهای در نرخهای پول کشور مانعی در پیشبرد صادرات بود. نرخهای عایدی هر واحد در بازار داخلی بسیار زیادتر از بازار بینالمللی بود، لذا واردات کاهش یافت. در نتیجة این سیاست در دهة دوم حکومت پهلوی شمار زیادی کارخانه در کشور ساخته شد، مانند کارخانههای قند، پارچههای پنبهای و ابریشمی، کبریتسازی، سمنتسازی، صابون، تولید روغن، شیشهسازی، جوراب، چرمسازی و برنج پاککنی.
نتیجة این سیاستها توزیع منافع پیشرفت اقتصادی و سرمایهگذاریها به نفع نواحی شهری بود. سیاستی که به کشانده شدن کارگران روستایی به نواحی شهری و ایجاد محلههای کثیف و افزایش بیکاری در شهرها انجامید. همچنین ترجیح صنایع بزرگ بر کوچک سبب شد صنایع سنتی که ابزاری برای مبارزه با بیکاری و فقر بودند، مورد بیتوجهی قرار گیرند (فلور، ۱۳۷۱، ۳۹).
بررسی آماری مصوبات صنعتی مجلس شورای ملی
بررسیهای آماری نشان میدهند در فاصلة سالهای 1304 تا 1320 مجموعاً تعداد 211 قانون در زمینة صنعت به تصویب نمایندگان مجلس شورا رسید (مجموعه قوانین ادواری مجلس شورای ملی، دورههای مختلف). در دورة پهلوی اول، هشت دورة قانونگذاری در مجلس شورای ملی تشکیل شد. بررسی مجموعه قوانین مجلس نشان میدهد از بین 211 قانون مصوب، بیشترین تعداد به دورههای هشتم و نهم مجلس و کمترین تعداد به دورههای پنجم و دوازدهم اختصاص داشته است. جدول شمارة 1 و نمودار شمارة 1 توزیع فراوانی قوانین صنعتی را به تفکیک دورههای مجلس نشان میدهد.
جدول شمارة 1. توزیع فراوانی قوانین صنعتی به تفکیک دورههای مجلس (1304ـ1320)
دوره |
تعداد |
درصد |
پنجم |
7 |
33/3 |
ششم |
36 |
07/17 |
هفتم |
39 |
49/18 |
هشتم |
40 |
95/18 |
نهم |
42 |
91/19 |
دهم |
17 |
05/8 |
یازدهم |
22 |
43/10 |
دوازدهم |
8 |
80/3 |
جمع |
211 |
0/100 |
نمودار شمارة 1. توزیع فراوانی قوانین صنعتی برحسب دورههای مجلس (1304ـ1320)
از سوی دیگر، بررسی روند سیاستگذاری نمایندگان مجلس شورای ملی نشان میدهد بیشترین تعداد تصمیمات نمایندگان در زمینة صنعت در سال 1312 و کمترین تعداد در سالهای 1305 و 1320 بوده است. جدول و نمودار زیر توزیع فراوانی تصمیمات نمایندگان مجلس را برحسب سال به تفکیک نشان میدهند.
جدول شمارة 2. توزیع فراوانی قوانین صنعتی برحسب سال (1304ـ1320)
سال |
تعداد |
درصد |
1304 |
7 |
31/3 |
1305 |
5 |
36/2 |
1306 |
20 |
47/9 |
1307 |
17 |
05/8 |
1308 |
17 |
05/8 |
1309 |
21 |
95/9 |
1310 |
19 |
00/9 |
1311 |
17 |
05/8 |
1312 |
27 |
80/12 |
1313 |
12 |
68/5 |
1314 |
5 |
36/2 |
1315 |
10 |
73/4 |
1316 |
7 |
31/3 |
1317 |
10 |
73/4 |
1318 |
9 |
26/4 |
1319 |
7 |
31/3 |
1320 |
1 |
47/0 |
جمع |
211 |
0/100 |
نمودار شمارة 2. توزیع فراوانی قوانین صنعتی برحسب سال (1304ـ1320)
از مقایسۀ تعداد قوانین صنعتی با تعداد کل قوانین مصوب مجلس معلوم میشود در طول دورههای هشتگانۀ مجلس از میان 1736 قانون مصوب 211 مورد به امور صنعتی اختصاص داشته است. این رقم 15/12 درصد از کل قوانین مصوب را شامل میشد.
این مصوبات نشانة نیاز حکومت و مجلس ملی به سرمایهگذاری و توسعة صنعت و آغاز جایگاه صنعتی جدید است. علاوه بر مصوبات سرمایهگذاری و ورود کارخانه از خارج، کوششهایی نیز برای حفظ صنایع بومی و یافتن سرمایهگذارانی که مایل به ایجاد صنایع جدید باشند، انجام گرفت.
قوانین صنعتی با ترتیب خاصی ذیل موضوعات مذکور مرتب شدهاند. حوزة تأسیس نهادهای زیربط با 5 مورد مصوبه کمترین و حوزة بودجه با 94 مورد مصوبه بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است.
جدول شمارة 3. توزیع فراوانی قوانین صنعتی به تفکیک موضوع (1304ـ1320)
موضوع |
تعداد |
درصد |
ضوابط و مقررات حقوقی |
62 |
38/29 |
راه اندازی تأسیسات |
28 |
27/13 |
تربیت نیروی انسانی متخصص و ماهر |
22 |
43/10 |
تأسیس سازمانها و نهادهای زیربط |
5 |
37/2 |
تخصیص منابع مالی |
94 |
55/44 |
جمع |
211 |
0/100 |
نمودار شمارة 3. توزیع فراوانی قوانین صنعتی برحسب موضوع (1304ـ1320)
بدین ترتیب مجلس شورای ملی به مسئلة تخصیص منابع مالی نسبت به دیگر موضوعات صنعت توجه بیشتری داشت. در دهة اول این دوره بیش از ۴۰ درصد از کل منابع مالی عمدتاً در حمل و نقل و صنعت سرمایهگذاری شد و حدود ۶۰ درصد سرمایهگذاری در جادهها و راهآهن به کار گرفته شد که تا حدود زیادی به یکپارچه کردن بازارهای مالی کمک کرد (کارشناس، ۱۳۸۲، 116).
همچنین از مقایسة توزیع قوانین و مقررات دولت در حوزة صنعت در دورة مورد نظر معلوم میشود که هیچگونه تطابق و همسانی بین دو بخش قوانین و مقررات وجود ندارد. بررسی مقایسهای تعداد قوانین مصوبۀ مجلس و مقررات مصوبۀ هیئت وزیران و نهادهای زیربط نشان میدهد از سال 1304 تا سال 1309 نقش هیئت وزیران و نهادهای زیربط در برنامهریزی صنعتی کمرنگتر از نقش مجلس شورای ملی بوده است. از سوی دیگر از سال 1310 با افزایش دخالت هیئت وزیران در این زمینه روبهرو هستیم. در نمودار مقایسهای شمارة 4 این موضوع به روشنی قابل ملاحظه است.
نمودار شمارة 4. مقایسۀ تعداد قوانین و مقررات برحسب سال (1304ـ1320)
لازم به یادآوری است ساختار حکومت و نظام تصمیمگیری در عصر پهلوی اول هر قدر از سالهای آغازین فاصله میگرفت به سوی تمرکز تصمیمگیری در نهاد سلطنت پیش میرفت و دستگاه دولت نقش آلت اجرایی را بازی میکرد. به علاوه، اتفاق نظر نداشتن نمایندگان مجلس برای ایجاد تغییرات سریع در ساختار صنعت، حکومت را در دخیل ساختن آنان در بخشی از تصمیمات دچار تردید میکرد. بنابراین، عملاً در سالهای پایانی پهلوی اول، نقش مجلس در تصمیمگیریهای اساسی به حداقل رسید و تصمیمگیری دربارة مسائل اساسی صنعت به دو بخش نهاد سلطنت و دستگاه دولت منتقل شد.
راهاندازی تأسیسات صنعتی
در دورة قاجاریه، با وجود دشواریها و موانع بسیار و نبود حمایت در مقابل رقابت خارجی، صنایع جدید به کندی وارد ایران میشد، اما به سبب نبود سیاستگذاری صنعتی توسعة چندانی رخ نمیداد. در سالهای پایانی قاجاریه نیز به سبب وضع نااستوار سیاسی کشور و هجوم سپاهیان ترک، روس و انگلیس، کوششهای گوناگون در راه صنعتی کردن کشور به نتیجه نرسید. صنایعی که در این دوره در کشور احداث شدند، مانند صنعت چرمسازی، کفش و دکمهسازی از نوع جدید نبودند و بیشتر طبق شیوهها و ابزار ماقبل صنعتی کار میکردند. علاوه بر این، به لحاظ کیفی رضایتبخش نبودند و بهای آنها هم گران بود (فلور، 1371، 19و 23-22). در اواخر دوره، دولت کوشید برای اجرای برنامههای اقتصادی بر اقتصاد تسلط بیشتری یابد و زیرساختهای اقتصادی را پیشرفت دهد. لذا مجلس هیئتی آمریکایی به ریاست میلسپو را در سال 1301 به استخدام درآورد تا با دادن امتیازات زیاد به اجرای حکم دولت در حمایت از تولید داخلی نظارت کند (فلور، ۱۳۷۱، ۲۸).
با آغاز دورة جدید، مجلس شورای ملی پیشگام تصویب قوانین در حوزة صنعت شد. بررسی آمار و ارقام موجود نشان میدهد در دورة پهلوی اول 28 قانون توسط نمایندگان مجلس به تصویب رسید که بیشترین تعداد آن به تأسیس کارخانهها و کمترین تعداد آن به صنعت نفت اختصاص داشت. در این دوره تعداد اندک قوانین در حوزة صنعت نفت نه به دلیل بیعلاقگی دولت یا عدم نیاز کشور به این صنعت، بلکه به دلیل انحصار صنعت نفت ایران در دست دولت انگلستان بود و دولت ایران امکان ورود به این حوزه را نداشت. همچنین طی دورة بین دو جنگ جهانی، به جز در حوزة اختصاصی ماهیگیری در دریای خزر، هیچ نوع جریان سرمایهگذاری بلندمدت وجود نداشت که این تا اندازهای ناشی از فقدان عرضة سرمایة بلندمدت بود (کارشناس، به نقل از بخش تجارت خارجی بریتانیا، 1382، 130).
نمودار شمارة 5. توزیع فراوانی سیاستهای مجلس در حوزة راهاندازی تأسیسات براساس موضوع
از مهمترین کارخانهها و تأسیساتی که در طی 8 دورة قانونگذاری مجلس تأسیس شدند، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
کارخانههای صنایع غذایی با توجه به نیازی که ارتش به آنها داشت، در سال ۱۳۱۲ مورد توجه قرار گرفتند، از جمله در شهرهای بندرعباس و قائمشهر کارخانههای کنسرو ماهی تأسیس شدند.
کارخانههای دخانیات در سال ۱۳۱۷ دایر شدند.
کارخانة قند در کهریزک در سال ۱۳۱۰ و در کرج در سال ۱۳۱۱ بهرهبرداری شد.
اولین کارخانة صابونسازی در سال ۱۳۱۹ آغاز به کار کرد.
در سال 1318 اولین کارخانة ذوب و تصفیة مس برای تأمین احتیاجات ارتش شروع به کار کرد.
اولین کارخانة شیشهسازی در سال ۱۳۱۸ احداث گردید (محبوبی اردکانی، 137۶، ۳/ ۵۴ و ۵۷).
به نظر میرسد تأسیس کارخانههای تولیدات مصرفی به دلیل بینیاز شدن کشور از مصنوعات خارجی و افزایش صادرات و در نتیجه حل مسئلة بیکاری و نیازهای ارتش بیش از دیگر حوزههای صنعت مورد توجه قرار گرفت.
تا پیش از این، به سبب پیدایش تدریجی و گسترش ملایم صنایع بزرگ در ایران، از کارگاههای صنعتی سنتی استقبال میشد. اما با آغاز جنبش صنعتی شدن ایران در دورة پهلوی اول، انگیزة اصلی دولت در بخش صنعت وارد کردن جانشین (فلور، 1371، 19) و ورود به عصر جدید بود. از این دوره مجلس شورای ملی صرفنظر از برآوردن نیازهای دولت اقتدارگرای پهلوی و دلایل نظامی، به تصویب قوانینی پرداخت که ساخت کارخانههایی در مسیر صنعتی شدن کشور را هموار سازد.
در نتیجة این سیاست در سال 1309، بنا بر فهرست منتشرشدة ادارة کار و صنایع ایران، 220 کارخانه و تأسیسات صنعتی در ایران وجود داشت. در این فهرست صنایع کشاورزی به ویژه کارخانۀ پنبه پاککنی نیز قرار داشت (همان، 32). در طی این سال دولت در تصمیمی ایجاد صنایع جدید را با هدف کاهش واردات و حمایت از تولید داخلی گسترش داد. برای دستیابی به این هدف لازم بود جامعه و اقتصاد با استفاده از ابزار وارد کردن جانشین مدرنیزه شود که به معنی دخالت در وظایف خاص بازار و رقابت بینالمللی بود. برنامههای صنعتی این دوره انگیزة فوری و ضروری حکومت بود در جهت یافتن منابع درآمدی دیگر.
تخصیص منابع مالی
بودجة صنعتی کشور که به صورت سالیانه از بودجة مصوب مجلس شورای ملی استخراج میشد، شامل بودجة وزارت صنایع و معادن، طرق، شوارع، اقتصاد ملی، راه، پست و تلگراف و سایر بخشهایی بود که به امور صنعت مرتبط بودند. به طور کلی بودجهبندی کشور به دو صورت انجام میگرفت: هزینهها یا مخارج، عایدات یا درآمدها (صادقی، 1387، 151). براساس آمارها، بیشترین توجه مجلس در این دوره در درجة اول به تأسیسات روبنایی و از جمله کارخانههای مصرفی بود. در قدم نخست باید تأسیس کارخانهها مورد توجه قرار میگرفت، چرا که در تمدن آن دوره اساس اقتصاد بر کارخانههایی بود که در کشور دایر میشد. کارخانهها علاوه بر اینکه سبب پدید آمدن صنایع ملی میگشتند، زمینه را برای بینیازی از مصنوعات خارجی فراهم میکردند و باعث افزایش صادرات هم میشدند.
در ادامه، اول سیر تحولات هزینههای دولت در زمینة امور صنعتی و سپس عایدات دولت از بخش صنعت بررسی خواهد شد.
الف. سهم صنعت در مخارج بودجة کشور
بررسیها نشان میدهند در فاصلة سالهای 1304-1320 بیشترین مقدار بودجه در سال 1320 در زمینة صنعت در نظر گرفته شده که معادل 1,963,457,013 ریال است. کمترین میزان بودجه نیز در سال 1310 گزارش شده که معادل 50,772,450 ریال است.
بررسی تخصیص منابع مالی به مخارج بخش صنعت نشان میدهد از سال 1304 تا سال 1314 بودجۀ این بخش از شتاب تقریباً ثابتی برخوردار بوده اما در سال 1314 تقریباً به دو برابر و نیم افزایش یافته است. همچنین از سال 1314 تا سال 1320 این روند حالت صعودی یافته است. جدول شمارة 4 و نمودار شمارة 6 بیانگر این امر است.
جدول شمارۀ 4. مخارج بخش صنعت در مقایسه با کل بودجه (ضیایی، 1365، 126-128)
سال |
مخارج کل کشور (ریال) |
مخارج بخش صنعت (ریال) |
درصد |
1304 |
247159070 |
21598471 |
74/8 |
1305 |
256384738 |
32601309 |
71/12 |
1306 |
431660111 |
173906670 |
28/40 |
1307 |
276113917 |
27217120 |
85/9 |
1308 |
349452601 |
51661390 |
78/14 |
1309 |
352987776 |
58365760 |
53/16 |
1310 |
458/273/373 |
450/772/50 |
60/13 |
1311 |
870/399/421 |
040/525/30 |
24/7 |
1312 |
460/904/506 |
592/836/48 |
63/9 |
1313 |
860/307/621 |
630/550/62 |
07/10 |
1314 |
790/828/750 |
563/821/128 |
15/17 |
1315 |
484/008/000/1 |
000/467/307 |
75/30 |
1316 |
377/037/248/1 |
508/575/484 |
83/38 |
1317 |
562/518/527/1 |
316/569/557 |
50/36 |
1318 |
287/385/683/2 |
500/407/411/1 |
59/52 |
1319 |
027/973/210/3 |
483/311/936/1 |
38/60 |
1320 |
676/911/323/4 |
140/889/208/2 |
08/51 |
میانگین سهم صنعت در مخارج کل کشور |
34/25 |
نمودار شمارة 6. سیر تحول مخارج بخش صنعت (1320ـ 1304)
آمار و ارقام گویای این واقعیت است که 34/25 درصد از کل مخارج دولت طی سالهای 1304 تا 1320 به بخش صنعت اختصاص یافته است. اگر میزان بودجة اختصاصیافته به مخارج صنعت را حاکی از توجه یا بیتوجهی عمومی مجلس تلقی نماییم، باید اذعان کنیم که در مجموع، مسائل صنعتی بخش اعظمی از دغدغهها و دلمشغولیهای مجلس را تشکیل میداده است. تشکیل سرمایه به خصوص در نیمة دوم دهۀ ۱۳۰۰ تشدید شد و قسمت عمدة سرمایهگذاری در این نیمه توسط بخش دولتی انجام گرفت (کارشناس، 1382، 116).
علاوه بر بودجة دولتی، در این دوره استفاده از سرمایهگذاری خارجی نیز مورد توجه قرار گرفت. قوانین مصوب این دوره نشان میدهند استفاده از سرمایهگذاری خارجی ناشی از ناامیدی دولت از سرمایة خصوصی داخلی و فقدان مدیریت و بینتیجه بودن معافیتهای مالیاتی و کمکهای دولتی در زمینة صنعت بوده است. لذا حکومت در حوزۀ صنعت دخالت کرد و به تصویب قوانینی در زمینۀ راهآهن سراسری و کارخانة کاغذسازی پرداخت.
به رغم اینکه مخارج بخش صنعت موجب رشد کل تولید میشد و درآمد آن قابل ملاحظه بود، برندگان اصلی اقشار مرفه تهران و چند شهر عمدة دیگر بودند و از این میان بیشترین سود را اقشار بالای بوروکراسی دولتی و شرکای تجاریشان میبردند؛ هرچند تاجران و واسطهها نیز عمدتاً از آن بیبهره نبودند. بخش کشاورزی روی هم رفته کمک چندانی دریافت نکرد و مناسبات حاکم بر آن به همان شکل سابق باقی ماند؛ رفتار تبعیضآمیز همهجانبهای بر روستاییان اعمال شد و روستایی از همه طرف زیر فشار قرار گرفت (کاتوزیان، 1374، 179-180).
ب. سهم صنعت در درآمد بودجة کشور
آمار و ارقام نشان میدهد در دورة پهلوی اول، دولت از بخش صنعت درآمد قابل توجهی کسب میکرده است. این درآمد حاصل فعالیت مدارس صنعتی، فروش نفت و کارخانههای مختلف و انحصار قند و شکر بود. طی دورة پهلوی اول صنعت نفت به طور متوسط تأمینکنندة ۲۰ درصد از بودجۀ کشور بود، اما چون این صنعت در ساختار اقتصادی ایران از حوزة اختیارات دولت ایران خارج و متأثر از نوسانات بازار جهانی بود نمیتوانست منبعی ثابت و قابل اطمینان برای تأمین نیازهای روزافزون مالی حکومت باشد (کاتوزیان، ۱۳۸۱، ۱۶۷).
بررسی روند درآمد بخش صنعت در این سالها نشانگر این است که درآمد بخش صنعت سهم بزرگی از درآمد کل کشور را شامل میشد، به طوری که میانگین درآمد آن رقمی در حدود 77/20 درصد کل درآمد کشور بود. همچنین در طی سالهای مورد نظر درآمد صنعتی کشور همواره رو به افزایش بوده است. کمترین میزان درآمد صنعتی کشور به سال 1305 و بیشترین درآمد صنعتی به سال 1320 اختصاص دارد. جدول شمارة 5 و نمودار شمارة 6 میزان درآمد صنعتی کشور را در دورة پهلوی اول نشان میدهند.
جدول شمارة 5. درآمد بخش صنعت در مقایسه با کل بودجه (ضیایی، ۱۳65، 126-128)
سال |
مخارح کل کشور (ریال) |
مخارج بخش صنعت |
درصد |
1304 |
940/675/247 |
500/555/4 |
84/1 |
1305 |
730/384/256 |
500/838/45 |
88/17 |
1306 |
096/495/448 |
870/303/149 |
29/33 |
1307 |
___ |
____ |
0 |
1308 |
040/124/311 |
000/031/40 |
87/12 |
1309 |
827/374/353 |
000/246/57 |
20/16 |
1310 |
399/759/321 |
312/668/57 |
92/17 |
1311 |
000/400/421 |
820/943/139 |
20/33 |
1312 |
227/912/506 |
281/870/159 |
54/31 |
1313 |
417/413/621 |
960/245/172 |
72/27 |
1314 |
487/123/751 |
750/823/206 |
53/27 |
1315 |
740/016/000/1 |
000/640/170 |
06/17 |
1316 |
911/002/250/1 |
674/823/280 |
46/22 |
1317 |
648/392/529/1 |
102/659/352 |
05/23 |
1318 |
700/096/930/1 |
000/920/606 |
44/31 |
1319 |
977/393/094/3 |
000/650/619 |
02/20 |
1320 |
718/768/613/3 |
261/917/689 |
09/19 |
میانگین سهم صنعت در درآمد کل کشور |
77/20 |
نمودار شمارة 7. درآمد بخش صنعت در مقایسه با کل بودجه (1304-1320)
به طور کلی میتوان گفت میزان درآمد دولت از بخش صنعت نشاندهندة این است که صنایع علاوه بر تولید هزینه، منبع درآمد دولت نیز محسوب میشدند.
نتیجهگیری
نهاد مقننه، در قالب مجلس شورای ملی، نماد توسعة سیاسی و مهمترین دستاورد انقلاب مشروطه بود. این نهاد در دورة پهلوی اول از خلال توجه به پیشبرد پروژة اصلاح و توسعة کشور به مقولة صنعت پرداخت. یافتههای این پژوهش نشان میدهند طی این دوره بسیاری از برنامههایی که توسط مجلس شورا به تصویب رسیدند به دستور شاه و یا دربار بودند و بنابراین، پشتوانة علمی مورد نیاز را برای اجرا نداشتند. ضعف این فرآیند را بیش از هر چیز باید در ساخت قدرت سیاسی در دورة پهلوی اول و چرخش قدرت از مجلس به سوی دولت و البته در سرشت مجلس بررسی کرد. در این دوره در حالی که تمرکز دولتی از طرفی ابزاری برای فرآیند انباشت سرمایه بود، فساد و فقدان ابتکاری که مورد تشویق قرار گیرد با دنبال کردن یک سیاست صنعتی منسجم و پیوسته مغایر بود. قوانین مصوب در این دوره جهش بزرگی در توسعه ایجاد کرد، اما عوامل توسعه را از نظر کمی و کیفی فراهم نکرد که علت آن علاوه بر ساختار حکومت پهلوی، به شرایط اجتماعی و اقتصادی ایران پیش از این دوره باز میگردد. علاوه بر عوامل داخلی یادشده، عامل خارجی ادغام ایران در بازار جهانی نظام سرمایهداری و نوسانات بازار جهانی نیز تأثیرات عمیقی بر ماهیت سیاستگذاریهای اقتصادی و ایجاد منابع مالی داشت.
چون در دورة پهلوی اول منابع درآمدی کشور در اختیار دولت بود، لذا نقش مجلس نمیتوانست در ارتباط با سیاستگذاری صنعتی مؤثر باشد و بخش صنعت در انحصار دولت بود. علاوه بر انحصار مستقیم دولتی که شکل غالب انحصار منابع اقتصادی بود، در برخی موارد دولت با دریافت حقالسهم برخی امتیازات را واگذار میکرد.
در یک جمعبندی کلی، ساختار حکومت و نظام تصمیمگیری در عصر پهلوی اول به ترتیبی که از سالهای آغازین فاصله میگرفت به سوی تمرکز تصمیمگیری در نهاد سلطنت پیش میرفت و دستگاه دولت نقش آلت اجرایی را بازی میکرد. انگیزة دولت از اجرای سیاستهای اقتصادی تأمین منابع مالی برای ایجاد تمرکز سیاسی بود. در واقع تأسیس نهادهای قانونی در جهت اعمال حاکمیت فردی و ایجاد حکومت مرکزی مقتدر بود. بنابراین، مجلس به تشکیلاتی برای تصویب تصمیمات دولت تبدیل شد و از کارکرد واقعی خود در حمایت از صنعت ملی دور گردید. همچنین فقدان اتفاق نظر در نمایندگان مجلس برای ایجاد تغییرات سریع در ساختار صنعت، حکومت را در دخیل ساختن آنان در بخشی از تصمیمات دچار تردید میکرد. در نتیجۀ این پدیده، عملاً در سالهای پایانی دوره، نقش مجلس در تصمیمگیریهای اساسی به حداقل رسید و تصمیمگیری دربارۀ مسائل اساسی صنعت به دو بخش نهاد سلطنت و دستگاه دولت منتقل شد.
[1]. البته در امور قانونگذاری، در کنار مجلس شورای ملی، مجلس دیگری به نام «مجلس سنا» نیز در نظر گرفته شده بود. اما در دورة پهلوی اول مجلس سنا تشکیل نشد و لذا مطابق اصل چهل و هفتم قانون اساسی عمل شد. اصل چهل و هفتم به این نکته اشاره داشت که «مادام که مجلس سنا منعقد نشده فقط امور بعد از تصویب مجلس شورای ملی به صحة همایون موشح و به موقع اجرا گذارده خواهد شد» (مجموعه مصوبات ادوار اول و دوم قانونگذاری، 1318، 9-10).
[2]. به موجب مادۀ نهم قانون بودجۀ 1317 کشور (دورۀ یازدهم)، سرمایۀ بانک به یکصد میلیون ریال ترقی داده شد.
References:
Ābrahamian, Ārvand (1998); Iran between two revolutions, translated by Ahmad Golmohammadi and others, Tehrān: Ney Publishing [In Persian].
Fallāhzādeh, Seyed Hossein (2019); Reza Khān and Irān's Development, Tehrān: Research Institute of Islamic Culture and Thought. [In Persian].
Dolatābādi, Yahyā (1952); Hayat Yahya, Volume 4, Tehran: Ibn Sina Publications [In Persian].
The collection of relevant laws and issues of the fifth legislative session (1941); Tehrān: Majlis Printing House [In Persian].
Sādeghī, Zahrā (2008); Industrial policies during the era of Reza Shah, Tehrān: Khujasteh Publications [In Persian].
Sādāat Kish, Mansoūr (1973); Industries in Iran's Economic Development, Tehrān: Cluster Publishing [In Persian].
The collection of relevant laws and issues approved in the sixth legislative session (1955); Tehrān: Press and Information Department [In Persian].
An explanation of the deliberations of the seventh parliament [In Persian].
Website of the Institute of Contemporary History, https://www.iichs.ir/fa/news/16193, 5/7/1399. [In Persian].
Flore, Willem (1992); the industrialization of Iran, translated by Abolghāsem Seri, Vol. 8-9, Tehrān: Tos [In Persian].
Mahboūbi Ardakānī, Hossein (1997); History of new civilizational institutions in Iran, vol.3, Tehrān: University of Tehrān [In Persian].
The collection of approvals of the first and second legislative periods (1939); Tehrān: Laws and Press Office of the National Assembly [In Persian].
The collection of topical laws and issues approved in the 8th legislative period (1947); Tehrān: Majlis Printing House [In Persian].
The General Department of Laws of the Islamic Council, the Resolutions Department of the National Council, S.S. 2/12 [In Persian].
Jazāyerī, Shamsūddin (1963); Laws of finance and public accounting, Tehran: Tehrān University Press [In Persian].
Kātoūzīan, Mohammad Ali (1995); Iran's Political Economy, translated by Mohammad Reza Nafisī and Kāmbyz Azizī, Tehrān: Markaz Publication [In Persian].
Kārshenās, Masoūd (2008); Oil, government and industrialization in Iran, translated by Ali Asghar Saeedī and Yusof Hajī Abdul vahāāb, Tehrān: Gam No [In Persian].
The collection of relevant laws and issues approved by the 11th legislative session (1951); Tehrān: Press and Information Department of Majlis [In Persian].
The collection of relevant laws and issues approved by the 12th legislative session (1964); Tehrān: Majlis Printing House [In Persian].
Collection of periodic laws of the National Assembly, different periods [In Persian].
Ziyāī, Manoūchehr (1986); Collection of budget laws, Volume 1, Tehrān: Ministry of Planning and Budget [In Persian].
Yazdānī, Sohrāb and Shujāei Divklai, Seyyed Hassan (2008), The impact of centralism on the political economy of the first Pahlavi era, Iranian History Quarterly, Volume 2, Volume 2, 151-179. Doi 20.1001.1.20087357.1388.2.2.7.7 [In Persian].