ناصر صدقی؛ عارف نریمانی
چکیده
تاریخنگاری اقتصادی در ایران عموماً در قالب دو رویکرد معرفتی مارکسیستی ـ لنینیستی و نظریة آسیایی نمود یافته است. در این دو رویکرد با وجود آنکه نقش اقتصادی طبقات اجتماعی و دولت در تاریخ ایران نشان داده ...
بیشتر
تاریخنگاری اقتصادی در ایران عموماً در قالب دو رویکرد معرفتی مارکسیستی ـ لنینیستی و نظریة آسیایی نمود یافته است. در این دو رویکرد با وجود آنکه نقش اقتصادی طبقات اجتماعی و دولت در تاریخ ایران نشان داده شده، اندیشهها و تجربیات تاریخی مربوط به اقتصاد فئودالی و سرمایهداری در اروپا به تاریخ اقتصادی ایران تسری یافته است. به طوری که این وضعیت موجب شده است تاریخ اقتصادی ایران در وضعیتی غیرمرتبط با تجربیات تاریخی جامعه ایرانی مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر درصدد پرداختن به این مسئله است که رویکردهای تئوریک حاکم بر تاریخنگاری اقتصادی ایران، به لحاظ مبانی فکری و معرفتی، دارای چه مشکلات و محدودیتهای تحلیلی است؟ این مقاله با روش تحلیل انتقادی نگاشته شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد الگوهای تحلیلی حاکم بر دورهبندی تاریخ اقتصادی ایران جنبهای اروپامحور دارد و به خاطر ایدئولوژیزدگی، تحمیل فراروایتهای اروپامدار و زمانپریشی دچار محدودیتهای تحلیلی برای شناخت تاریخ اقتصادی ایران است. آنچه بهواسطة رویکردهای سوسیالیستی و آسیایی بر تاریخنگاری و دورهبندی تاریخ اقتصادی ایران حاکم گشته، نه برآمده از خصوصیات و واقعیات اقتصاد تاریخی جامعة ایرانی، بلکه ناشی از فهم خطی و تکاملی تاریخ اقتصادی ایران براساس مفهوم پیشرفت و ترقی در تفکر و تجربیات تاریخی غرب مدرن است.