نوع مقاله : مروری

نویسندگان

1 استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی

2 دکترای تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی، استادیار گروه تاریخ دانشگاه پیامنور ایلام

چکیده

پس از ورود برخی از علمای شیعه به حوزۀ سیاست در دورۀ شاه تهماسب اول، مرحلۀ جدیدی در مناسبات علما و فقهای شیعی آغاز شد. این مناسبات اگرچه در دورۀ شاه اسماعیل دوم با وقفه‌ای کوتاه مدت مواجه گردید، ولی هیچ گاه قطع نشد و در طی دورۀ صفوی تداوم یافت. مسئله این است که آن بخش از علما و فقهای شیعه که در دورۀ شاه تهماسب وارد صحنه سیاسی شده بودند و حتی شاه برخی از آن‌ها (از جمله محقق کرکی) را اختیاری در امور سیاسی بخشیده بود و از جنبۀ نظری نیز همان طور که منابع اشاره کرده‌اند به حق علما برای حکومت اذعان داشته است، چرا و تحت چه شرایطی از دورۀ عباس اول تا پایان دورۀ عباس دوم به‌رغم تداوم همکاری با صفویان نتوانستند جایگاهی را که محقق کرکی کسب کرده بود، باز یابند. در این مقاله با روش تحقیق تاریخی و با تکیه بر منابع اصلی به بررسی موضوع پرداخته و تلاش شده است به مسائل مطرح شده پاسخ داده شود. بر اساس یافته‌های تحقیق در زمان شاه عباس اول مناسبات بین علما و دستگاه قدرت در مدار مشخصی قرار گرفت و شاه با تضعیف نیروهای قزلباش، قدرت را در دستان خود متمرکز ساخت و نیز از مداخله علما در امور سیاسی ممانعت به عمل آورد. شاه عباس هیچ گونه مداخله‌ای را که قدرت مطلقه‌اش را با چالش مواجه کند، نمی‌پذیرفت. علما نیز شرایط جدید را پذیرفته و علاوه بر همکاری عملی با شاه، به تأیید مشروعیت حکومت او مبادرت ورزیدند و این روند تقریباً تا پایان دوره شاه عباس دوم تداوم یافت و این شاه نیز هم چون جدش کوشید با قدرت مطلق حکومت کرده و در عین حال علما را در خدمت خود و حکومت صفوی نگه دارد و از آنها در نیل به اهداف سیاسی بهره‌مند گردد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The position of ulama in the Safavid reign (The period of (Abbas I, King Safi and King Abbas II)

چکیده [English]

After the entering of Shiite ulama into politics during the reign of king Tahmasp I, a new stage in the history of Shiite ulama and jurisprudence relations with Safavid kings began. These relations never stopped during the Safavid dynasty, although it experienced a little gap in the reign of King Ismail II. During the reign of king Abbas I, these relations have entered a predetermined domain and after the weakening of the Qizilbash, he has centralized power into his own hands. He controlled Shiite ulama and jurisprudence and also prevented them from entering the political matters. The ulama not only agreed on this new situation, they also cooperated with him by accepting regional positions and confirming his legitimacy. This process continued until the end of the reign of King Abbas II. The king, like his ancestor, tried to rule with absolute power and to keep the ulama at the service of himself and the Safavid state and, in this way, to use them for his own political goals.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • relations of power
  • Shiite ulama
  • the Safavid dynasty
  • religion and politics