محسن قائممقامی؛ سید اصغر محمودآبادی
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1388، ، صفحه 159-180
چکیده
ایرانیان از کهنترین دوران برای آتش اهمیت، قداست و خویشکاریهای خاصی را قائل بودهاند. بهطوری که نه فقط امور زندگی دنیوی خویش، بلکه سرنوشت اخروی را نیز به نوعی تحت تأثیر خویشکاری آتش میدانستهاند. ...
بیشتر
ایرانیان از کهنترین دوران برای آتش اهمیت، قداست و خویشکاریهای خاصی را قائل بودهاند. بهطوری که نه فقط امور زندگی دنیوی خویش، بلکه سرنوشت اخروی را نیز به نوعی تحت تأثیر خویشکاری آتش میدانستهاند. به اعتقاد ایشان آتش به دلیل برخورداری از گونههای مختلف، در خویشکاریهای خود با دو حالت متضاد مادی (مانند حضور در مراسم دینی) و مینوی (حضور در اجزائ جهان) تجلی کرده و موجب ساماندهی اوضاع جهان میگردد. آنگونه که از آموزههای گاتها برمیآید، به نظر میرسد که خویشکاریهای آتش حاصل عقیدۀ ایرانیان باستان نسبت به ارتباط نزدیک بین آتش و اشه باشد؛ چرا که به اعتقاد ایشان از آنجا که اردیبهشت موکل بر آتشها است، پس میتوان آتش را نماد مادی و این جهانی اشه دانست و از دیگر سوی نیز چون اشه دارای همۀ صفات نیک اهورائی است، پس میتوان آن را بهعنوان نماد صفات درونی اهورمزدا و نیز نظام حاکم بر جهان هستی دانست. در این مقاله سعی شده است به نقش خویشکاری آتش در اساطیر ایرانی پرداخته شود. این مسئله در قالب این فرضیه که خویشکاری آتش بُن مایۀ اساطیر ایرانی را تشکیل میدهد، به روش تحلیلی ـ توصیفی در تاریخ اساطیری ایران و بهویژه براساس متون دینی ایران باستان مورد بررسی قرار گرفته است. از جمله مهمترین یافتههای این پژوهش میتوان به خویشکاری آتش با دو رویکرد مینوی و مادی اشاره کرد.