محمد بیطرفان
چکیده
انقلاب مشروطیت زمینهساز ورود مفاهیم جدید در عرصههای سیاسی و اجتماعی شد. چون تعداد انگشتشماری از شخصیتهای مطرح دورۀ قاجار از چند و چون این مفاهیم آگاه بودند، روشنگری و توضیح دربارۀ آنها ضرورت ...
بیشتر
انقلاب مشروطیت زمینهساز ورود مفاهیم جدید در عرصههای سیاسی و اجتماعی شد. چون تعداد انگشتشماری از شخصیتهای مطرح دورۀ قاجار از چند و چون این مفاهیم آگاه بودند، روشنگری و توضیح دربارۀ آنها ضرورت پیدا کرد. مفهوم برابری یکی از چالشبرانگیزترین پندارههایی بود که به نوعی در آموزههای پیشین تردید ایجاد کرد. تا پیش از این، آنچه در ادبیات فقهی بار معنای برابری را به دوش می کشید، مفهوم عدالت بود. با این حال، نسبت مشخصی بین معیارهای عدالت و مفهوم برابری وجود نداشت. این مسئله مناقشات بسیاری بهویژه بین مشروعهخواهان و مشروطهخواهان رادیکال ایجاد کرد. بنابراین، تعریف برابری و نسبت آن با عدالت ضرورت یافت. هدف اصلی این جستار بررسی اندیشه، تعاریف و تعابیر کوششگران مشروطهطلب از مفهوم برابری از میان مقالات منتشرشده در جراید این دوره است. نگارنده در ضمن بررسی این مفهوم دریافت که منطق مشروطهخواهان در تعریف برابری تا اندازهای غلوآمیز و ناشی از فقدان درنظرگیری بافت اجتماعی، اقتضائات زمانه و سواد سیاسی مردم بود، تا جایی که منجر به پریشانگویی در نسبت بین برابری و عدالت شد. روش تحقیق در این جستار به صورت توصیفی و تحلیلی است.