بابک افشار؛ غلامحسین معماریان
دوره 8، شماره 2 ، مرداد 1394، ، صفحه 1-41
چکیده
تصویر و تصویرسازی در سراسر روزگار قاجار امری پراهمیت بود و میان محصولات تصویری این دوران، مضمون ابنیه و محیط مصنوع تقریباً همواره حضور داشت. اگرچه معماری قاجار بیشتر به عمل معطوف بود تا نظریه، و شیوههای ...
بیشتر
تصویر و تصویرسازی در سراسر روزگار قاجار امری پراهمیت بود و میان محصولات تصویری این دوران، مضمون ابنیه و محیط مصنوع تقریباً همواره حضور داشت. اگرچه معماری قاجار بیشتر به عمل معطوف بود تا نظریه، و شیوههای خود را در صُوَر مبسوطی از متون یا ترسیمات سامان نداد، در تمام آن عصر جریانی متکثر از تصاویر قابل ردیابی بود که بیش و پیش از بناهای ساخته شده، بناهای تصور شده را انعکاس میداد. مسئلۀ این پژوهش ارائۀ روایتی معتبر از این جنبۀ فرهنگ بصریِ آن دوران، در پیوند با دو حوزۀ مرجع بههموابسته است: نخست تاریخِ عمومیِ دوران قاجار بهعنوان بستری برای ظهور مفاهیم «دولت» و «ملت» در معنای معاصر آنها؛ و سپس تاریخ معماری معاصر ایران بهعنوان خاستگاه اصلی این تصاویر و نیز عرصهای که هر روایت تاریخی از آنها در نهایت، باید درون آن عمل کند. به این منظور دو مورد تاریخی شاخص از تصاویر چاپ سنگی عهد ناصری در روزنامههای رسمی دولت عَلیّۀ ایران (1287-1277ق) و شَرَف (1309-1300ق) بررسی شده و بهمثابه نشانهای از وقوفِ دولتِ مدرن بهعنوان پدیدهای در شُرُفِ تکوین، بر اهمیت فُرم و بیانگریِ فُرمالِ ابنیه و محیط مصنوع مورد تفسیر قرار گرفتهاند. آنها به این تعبیر بهمنزلۀ اَسنادی از بروز یک دگردیسیِ اساسی در شیوههای مفهومپردازی از معماری بازخوانی شدهاند که به یاریشان، ممکن است فهمی از گشایش چشم دولت در آغاز عصر جدید بر «صورت معماری» همچون وجهی از خویش حاصل آید. این فهم شاید گام کوچکی در فراهم آوردنِ اسباب و مقدمات لازم برای اتخاذ چشماندازی تاریخی به مناسبات میان معماری و دولت در ایران معاصر باشد.