محمد حاجی تقی؛ ابراهیم کیانی مهر
چکیده
هویت ایرانی مفهومی سیال، چند وجهی، پیچیده و برساخته در دوران بس طولانی تاریخ ایران است که ریشه در مفاهیم و منابعی چون دین، تاریخ، سرزمین، زبان، آداب، رسوم، جشن ها و اندیشه ایرانشهری دارد. این محتوای اصیل ...
بیشتر
هویت ایرانی مفهومی سیال، چند وجهی، پیچیده و برساخته در دوران بس طولانی تاریخ ایران است که ریشه در مفاهیم و منابعی چون دین، تاریخ، سرزمین، زبان، آداب، رسوم، جشن ها و اندیشه ایرانشهری دارد. این محتوای اصیل با حمله اعراب و ازهمگسیختگی یکپارچگی ساختار سیاسی کشور دچار تغییراتی گردید و به رغم فترت و محاقی کوتاه مدت در اشکال جدیدی بازتولید و برساخته گردید. تهاجم مغولان و انقراض خلافت عباسی، به طور ناخواسته، سبب احیای هویت سیاسی ایران با برخی ملحقاتش تحت لوای حاکمیتی مغولان گردید و فرصتی ذیقیمت در اختیار متفکران ایرانی همانند وصاف شیرازی گذاشت تا برخی از مصادیق و معیارهای هویت ایرانی همچون اندیشه شاهی آرمانی، عدالت و ایرانیت را مجدداً طرح، بازتولید و ساماندهی کنند. بنابراین، پژوهش حاضر به روش تاریخی و با رویکردی توصیفی تحلیلی درصدد است مصادیق هویت ایرانی را از تاریخ وصاف استخراج و تحلیل و بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که نقش مؤلف این اثر در احیای هویت ایرانی، با توجه به رتبه دیوانی و زمانه وی، چگونه در اثرش انعکاس یافته است؟ فرض پژوهش این است که وصاف با استفاده از موقیعیت اسلامپذیری ایلخانان مغول از غازان خان به بعد و همچنین به دلیل رابطه نزدیکی که با بنامترین وزرای ایلخانان داشت، تلاش کرد همچون مورخان پیش از خود، چون خواجه رشیدالدین فضل الله و جوینی، مؤلفه های هویت ایرانی را در اثر خود احیا کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که وصاف در اثر خود مفاهیم و مصادیق هویت ایرانی را مطرح کرد تا در حفظ، انتقال و استحکام آن در جامعه ایرانی تأثیری بسزا داشته باشد