مصطفی ملایی؛ پوران طاحونی
چکیده
کرمان از مراکز اصلی تولید و تجارت فرش در دورۀ قاجار بود. تا ربع آخر قرن نوزدهم، متأثر از رونق صنعت شالبافی، صنعت فرش کرمان از اعتبار چندانی برخوردار نبود، اما با کسادی و رکود تدریجی شالبافی از اواخر ...
بیشتر
کرمان از مراکز اصلی تولید و تجارت فرش در دورۀ قاجار بود. تا ربع آخر قرن نوزدهم، متأثر از رونق صنعت شالبافی، صنعت فرش کرمان از اعتبار چندانی برخوردار نبود، اما با کسادی و رکود تدریجی شالبافی از اواخر این قرن، تولید و تجارت فرش رونق بسیاری گرفت. در این دوره، ظرفیتهای منطقۀ کرمان در تولید فرش و افزایش تقاضا در بازارهای جهانی سبب شد سرمایۀ داخلی و خارجی در صنعت مزبور به کار افتد و نهتنها تولید، بلکه تجارت این محصول نیز پیشرفت و گسترش قابل ملاحظهای یابد. این پژوهش در نظر دارد، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی و منابع کتابخانهای، به بررسی وضعیت و سیر تحول تولید و تجارت فرش کرمان در دورۀ قاجار بپردازد. براساس یافتههای پژوهش، در نیمۀ اول قرن نوزدهم بافندگان شهری، روستایی و عشایری در کارگاههای خانگی و از طریق اعضای خانواده به صورت محدود قالیبافی میکردند و فرش بهعنوان یک کالای تجاری داخلی عمدتاً در بازارهای داخل کشور مبادله میشد. اما از دهههای پایانی این قرن، با سرمایهگذاری تجار تبریز و شرکتهای خارجی در صنعت فرش منطقه و به راه افتادن کارگاههای قالیبافی و سازماندهی نسبی تولید و تجارت، نهتنها میزان تولید فرش افزایش قابل ملاحظهای یافت، بلکه صادرات و تجارت آن بسیار رونق گرفت، تا جایی که در اواخر دورۀ قاجار فرش کرمان سهم عمدهای از بازار فرش امریکا را به خود اختصاص داده بود.